Thursday, April 24, 2014

قطعنامه در باره نقض فاحش و مستمر حقوق بشر در ایران

نظر به این که وضعیت حقوق بشر در ایران در سه سال گذشته به شدت رو به وخامت رفته است:

• دبیر کل سازمان ملل و گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در ایران هر سال گزارش هایی در باره بدتر شدن شرایط حقوق بشر در ایران منتشر کرده اند؛ 

• مجمع عمومی سازمان ملل هر سال قطعنامه هایی را با اکثریت رو به افزایش در محکومیت نقض حقوق بشر به تصویب رسانیده است؛

• حکومت توصیه هایی را که در سال 2010 در طی رسیدگی ادواری جهانی به گزارش حقوق بشر دولت ایران مطرح شد کاملا نادیده گرفته و حتا از اجرای توصیه هایی که پذیرفته بود به طور کامل سر باز زده است.

از آنجا که مجازات اعدام در سطحی گسترده و به شمار زیاد به اجرا در می آید:

• جمهوری اسلامی ایران از لحاظ سرانه اعدام در مقام اول جهان و از لحاظ تعداد اعدام ها پس از چین در مقام دوم قرار دارد. در سه سال گذشته، حداقل 553 (2010)، 634 (2011) و 544 (2012) مورد اعدام ثبت شده است. کودکان به اتهام ارتکاب جرایمی پیش از رسیدن به 18 سالگی اعدام می شوند. اعدام در برابر دیدگان مردم و اعدام های پنهانی رایج است.

• مجازات اعدام برای بیش از 20 نوع جرم صادر می شود، از جمله برای جرایم غیرمهم، مثل مواد مخدر و جرایم اقتصادی؛ برای اتهام های مبهمی مثل محاربه و فساد روی زمین که اغلب علیه زندانیان سیاسی مطرح می شود؛

• روش غیرانسانی اعدام با طناب دار بیشتر از همه روش های دیگر مورد استفاده قرار می گیرد؛ سنگسار روش ظالمانه دیگری است که در قانون مقرر شده و مورد اجرا قرار می گیرد؛ چندین نفر محکوم به اعدام به وسیله سنگسار هستند؛

• هزاران محکوم به اعدام در زندان به سر می برند.

از آنجا که موازین دادرسی به طور منظم نادیده گرفته و انکار می شود:

• متهمان، به ویژه در پرونده های سیاسی، بدون حکم جلب دستگیر می شوند و مدت های طولانی در حبس انفرادی می مانند و از تماس با خانواده و وکیل و محاکمه عادلانه محروم هستند؛

• محکومان به اعدام به اتهام مواد مخدر حق درخواست تجدید نظر ندارند.

از آنجا که آزادی وجدان و اعتقاد، بیان، گردهمایی و تشکل در عمل وجود ندارد:

• صدها روزنامه نگار ناگزیر از ترک کشور شده و در حال حاضر 52 روزنامه نگار، نویسنده و وبلاگ نگار در زندان به سر می برند؛ روزنامه ها اغلب توقیف می شوند؛

• گردهمایی های مسالمت آمیز مورد حمله قرار گرفته اند و شرکت کنندگان بازداشت شده اند؛ گردهمایی های ادبی ممنوع شده است؛

• سازمان های مختلف، از جمله انجمن صنفی روزنامه نگاران، کانون نویسندگان و احزاب مخالف و مسالمت جوی سیاسی ممنوع شده و فعالان آنها حکم های طولانی زندان را می گذرانند؛

• اتحادیه های مستقل کارگری و معلمان مورد حمله قرار گرفته اند و فعالان آنها حکم های طولانی زندان را می گذرانند؛ 

• سینماگران به خاطر انجام حرفه اشان به زندان محکوم شده اند؛ و

• صنعت نشر کتاب گرفتار کنترل شدید و سخت و دچار سانسور شدیدی است که بسیاری از ناشران را به ورشکستگی می کشاند.

از آنجا که مدافعان حقوق بشر، از جمله وکلای حقوق بشری، فعالان حقوق زن، فعالان سندیکایی که می کوشند اتحادیه های کارگری تشکیل بدهند، فعالان دانشجویی، روزنامه نگاران و نویسندگان، و مدافعان حقوق اقلیت ها با آزار و تعقیب شدید روبرو بوده اند، قربانی سرکوب خشن و به حکم های طولانی زندان محکوم شده اند؛ از این میان:

• چهار عضو کانون مدافعان حقوق بشر، انجمن عضو فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر، یعنی آقایان محمد سیف زاده، عبدالفتاح سلطانی، محمد علی دادخواه، و خانم نسرین ستوده (یکی از دو گیرنده جایزه ساخاروف برای آزادی اندیشه از پارلمان اروپا در سال 2012) اکنون حکم های زندان 8، 13، 9 و 6 سال را می گذرانند، و سه نفر اخیر از اشتغال به حرفه وکالت به مدت 10 سال محروم شده اند؛ آقای محمد صدیق کبودوند، رییس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، از سال 1386 محکومیت 11 سال زندان را می گذراند.

از آنجا که حقوق زنان به طور منظم نقض می شود:

• زنان در موارد زیادی در برابر قانون نیم مردان محسوب می شوند؛ سن مسئولیت کیفری برای زنان 9 سال قمری است؛ پیش نویس لایحه حمایت از خانواده چندهمسری را آسانتر خواهد کرد و حقوق محدود زنان را کاهش خواهد داد؛

• پلیس و دیگر نیروهای امنیتی از زور و خشونت و مقررات قانونی و جریمه برای تحمیل حجاب سخت گیرانه بر زنان استفاده می کنند؛ 

• اقدامات گسترده ای برای جداسازی زنان از مردان در دانشگاه ها و اداره های دولتی و محرومیت زنان از تعداد زیادی از رشته های دانشگاهی به اجرا گذاشته شده است.

از آنجا که جوامع قومی پیوسته مورد سرکوب قرار داشته اند:

• از حق آموزش، تدریس و نشر کتاب و روزنامه به زبان خود محروم شده اند؛

• با تبعیض گسترده سیاسی و اقتصادی روبرو بوده اند؛

• فعالان سیاسی و فرهنگی آنها با سرکوب خشن تری روبرو بوده اند و تعداد اعدام ها به ویژه در جوامع عرب، کُرد و بلوچ به میزان بی تناسبی زیاد بوده است.

از آنجا که اقلیت های دینی گرفتار سرکوب شدیدی بوده اند: 

• اقلیت های دینی پیرو ادیان رسمی در قانون اساسی، به ویژه مسلمانان اهل سنت، شیعه های منتقد شامل دراویش، مسیحیان و اقلیت های دیگر با سرکوب شدید روبرو بوده اند و تعداد زیادی از پیروان آنها دستگیر و به حکم های سنگین زندان محکوم شده اند؛

• عبادتگاه های دراویش مورد حمله قرار گرفته و تخریب شده اند؛ چندین نفر از دراویش، شامل چهار وکیل، از شهریور 1390 در بازداشت پیش از محاکمه به سر می برند؛

• کلیساهای مسیحیان بسته شده است؛ چندین مسیحی از جمله چند کشیش حکم زندان را می گذرانند؛

• پیروان آیین غیررسمی بهایی از حقوق اجتماعی خود محروم هستند؛ بیش از 100 نفر از پیروان این آیین در زندان هستند و بعضی از آنها حکم های طولانی زندان را می گذرانند.

از آنجا که از انجام انتخابات آزاد پیوسته جلوگیری می شود:

• انتخابات تنها به روی نامزدهایی باز است که بر اساس قوانین به شدت تبعیض آمیز دست چین می شوند؛ صدها نفر از نامزدهای انتخاباتی از شرکت در انتخابات محروم شده اند؛

• زنان حق نامزد شدن در انتخابات ریاست جمهوری را ندارند؛

• در پی تظاهرات متعدد چندین میلیون نفری در سال 1388، هزاران نفر که به تقلب در انتخابات اعتراض داشتند دستگیر و شکنجه شدند و به زندان افتادند؛ چندین نفر جان خود را در بازداشتگاه ها از دست دادند و مجرمان این جنایت ها از مجازات معاف مانده اند؛

• دو نفر از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، نخست وزیر پیشین میرحسین موسوی و رییس مجلس پیشین مهدی کروبی، و خانم زهرا رهنورد همسر آقای موسوی، از بهمن 1389 در حبس خانگی به سر می برند.



سی و هشتمین کنگره فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر:
پشتیبانی گسترده خود را از تمام مدافعان حقوق بشر ایرانی اعلام می کند؛

از دولت جمهوری اسلامی ایران به تاکید می خواهد:

به تمام تعهدات خود نسبت به حقوق بین المللی حقوق بشر احترام بگذارد و به ویژه:

فوری اعدام نوجوانان و اعدام در برابر دیدگان مردم را متوقف کند؛

فوری به صدور حکم اعدام برای اتهام های سیاسی پایان دهد؛

اجرای مجازات اعدام را با هدف الغای کامل آن متوقف کند؛

برابری زنان را در عمل و قانون تضمین کند و به آن احترام بگذارد؛

آزادی بیان، اندیشه، وجدان و اعتقاد، گردهمایی و تشکل و حقوق اقلیت ها را تضمین کند و به آنها احترام بگذارد؛

اجرای انتخابات آزاد و منصفانه را تضمین کند؛

برخورداری تمام زندانیان از موازین دادرسی، رسیدگی پزشکی مناسب، تماس با خانواده و وکیل و حق محاکمه عادلانه در سازگاری با موازین بین المللی را تضمین کند؛

تمام زندانیان عقیدتی را آزاد کند. 

با تاکید سازمان ملل، اتحادیه ‏ی اروپا و دولت ها را فرا می خواند تا:

• از دولت ایران بخواهند تا تمام زندانیان عقیدتی از جمله مدافعان حقوق بشر را آزاد کند؛

• از دولت ایران بخواهند با کارشناسان ویژه سازمان ملل همکاری و هر چه زودتر برای آنها امکان ورود به کشور را فراهم کند؛

• اقدام های موثری را برای چاره جویی و جلوگیری از مشارکت شرکت ها در موارد احتمالی نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران به اجرا بگذارند و به ویژه صادرات تمام کالاهایی را که برای سرکوب معترضان و شنود و تجهیزات دیگری را که برای کنترل دسترسی مردم به اینترنت و رسانه های دیگر به کار می رود، منع کنند.

Monday, April 14, 2014

تاریخچه جنبش زنان

حدود 150 سال از اولین مبارزات زنان کارگر در یک کارگاه ریسندگی در نیویورک میگذرد ، آن زمان زنان برای اعتراض به زمان طولانی کار و کم بودن دستمزدشان در 8 مارچ 1875 دست به اعتراض زدند و به شدت سرکوب شدند و امروزه همه ی ما 8 مارچ را به یاد مبارزات سرکوب شده آنها و مقاومتهای زنان در راستای رسیدن به یکسانی و رهایی از بردگی نژادی در سراسر جهان روز زن مینامیم و آن را یاد میکنیم . مبارزات زنان از آن سال به بعد گسترش یافته و سال به سال بر تعداد زنان و دامنه ی خواستهایشان افزوده شد و از آن روز بود که جامعه ی زنان جهان دریافتند که آنها هم در مقابل مردان و جامعه حقوق و امتیازاتی دارند که باید برای بدست آوردنشان تلاش کرد و متوجه شدند اگر حقوقی دارند ، نه مردان و نه خود جامعه به آسانی به آنها ارزانی نمیدارند بلکه برای تحقق خواستها و احقاق حقوق حقه ی خود نیاز به فعالیت و تلاش و از خودگذشتگی هست . هر ساله حواشی روز زن زنان دنیا بخصوص قشر کارگر در تکاپوی برگزار کردن این روز به عنوان رمز رهایی خود هستند . خانم کلارا زتکین 8 مارچ را به عنوان روز جهانی زن اعلام کرد تا به مبارزات برابری طلبانه ی زنان ارج نهاده شود و سرانجام سازمان یونسکو 8 مارچ را به عنوان روز جهانی زن اعلام کرد مری آستیل در قرن چهاردهم و مری ولستن در قرن هجدهم و دهها زن آزادیخواه و حق طلب در طی سالهای زیاد به دنبال رهایی از پدر سالاری و تبعیضات نژادی و برابری انسانها بوده اند و تلاش کرده اند و مبارزه کرده اند تا جوامع پیشرفته ی دنیای امروزه شکل گرفته اند اما با وجود این هنوز برابری و یکسانی کامل نیست و هنوز اولین گره و اولین سد راه این هدف بزرگ همان گروه بندی زن و مرد در جامعه و حقوق زنان و مردان است که باید تبدیل به جامعه ی انسانی و حقوق انسانی شود در جوامعی که هنوز زن زن و مرد مرد میشود شکاف عمیقی میان زنان و مردان جامعه وجود دارد .حتی در جوامع غربی هم بسیاری اوقات حقوق زنان نادیده گرفته میشود بخصوص در گروههای کوچک و خانواده ! هنوز در بسیاری از خانواده ها مردان خود را خدای خانه و قدرت مطلق میدانند و انتظار دارند زنان خانواده اطاعتی بی چون و چرا از آنها داشته باشند . و متأسفانه این تبعیض در جوامع شرقی با وجود این همه تلاش و مبارزه از سوی روشنفکران و زنان جامعه ، بسیار چشمگیر تر و برجسته تر هستند . و با کمال تأسف زن و حقوق زن در جوامع شرقی هنوز جنبه ی سنبولیک داشته و عملکردهای اشتباهی دارد و حتی خود زنان هم به حقوق خود آشنا نیستند و نمیدانند تا چه اندازه حقوقشان پایمال میشود ، ظلم بر زنان و ندیده گرفتن حقوق زنان در جوامع شرقی چنان جا افتاده و جزیی از آداب و رسوم و عرف اجتماع شده که تفکیک و رسیدگی به آن مستلزم سالها زمان و گذشت سالها ست زیرا که اولین قدم در راه رسیدن جوامع شرقی به چنان دیدگاههای ایدئالی خواهان ارتقای فرهنگی است و این ارتقا آسان نیست . در جوامعی که هنوز زنان خود را زیر دست مردان میدانند و مردان را ولی نعمت خود میپندارند ، قدم اول فهماندن این قضیه به خود زنان است بعد به بقیه ی جامعه ، مثل اینکه زمان بردگی سیاهان در آمریکا هنگامی که از آزادی بردگان حرفی به میان می آمد اکثریت بردگان این امر را نوعی گناه و کفر میپنداشتند و بریدن از ارباب برایشان بریدن از ریشه بود و نمیدانستند بدون ارباب چگونه زندگی کنند و به کجا وصل باشند ، پس در واقع در جوامعی که کوشش میشود زنان وابسته به مردان باشند و از خود هیچ استقلال مادی و شخصیتی نداشته باشند پیداست که هیچ زنی جرأت اندیشیدن به خواستهایش را نداشته و ندارد ، و رهایی از این بندگی و بردگی نیازمند فهماندن مفهوم آزادی و برابری به قشر حاکم است و سپس مردم جامعه و نقش اصلی را فرهنگ حاکم بر جامعه به عهده دارد که تعیین کننده ی سرنوشت زنان و مردان آن جامعه است ، در جامعه یی که از اوان کودکی والدین دختران خود را به مراقبت و اطاعت از برادران تشویق میکنند و به دخترانشان می آموزند که برادرانشان پشت و پناه آنانند و بر آنهاست که برادران خود را چون خدایی بپرستند و دختران و پسران این خانواده ها با این اعتقاد بزرگ میشوند شکستن چنین تابوهایی زمان و تلاش و کار میبرد ، و البته این در جوامع مذهبی چندین برابر میشود و بسیار آشکار است هنوز راه دور و درازی در پیش است تا رسیدن به برابری و یکسانی مطلوب جوامع پیشرفته . پیداست مبارزات زنان ایران از مبارزات فردی به سمت مشارکت همبسته و حداکثری سوق یافت و از نظر میزان آگاهی و بینش در سطحی بسیار بالا قرار دارد و زنان از طریق مداخله گری جنبشی سعی در بوجود آوردن تغییراتی در قوانین و عرف جامعه دارند، ان جی او هایی هم تشکیل شده و زنان چشم امید به راهکارهای خلاقانه ی خود دوخته اند و در بسیاری زمینه ها با جنبشهای گروهی و نه گفتن در بعضی از عرصه ها لطمه های چشمگیری به خودگامگی جامعه ی مرد سالاری زده اند . شاید یکی ازاصلیترین شاخص های شناسایی مبارزات حق طلبانه ، در جامعه حضور زنان در آن مبارزات بوده . و در هر مبارزه یی کلیدیترین ابزار وجود آگاهی است که زنان پی در پی در تلاشند تا آگاهیهای خود و دیگر زنان را ارتقا بخشند . . و به تجربه ثابت شده درعرصه ی مدیریت زنان بسیار تواناتر از مردان عمل کرده اند برای همین هم در بسیاری موارد زنان با مدیریت درست خود جنبشها را به سوی موفقیت و پیروزی سوق داده اند . با امید به یکسانی و برابری واقعی در جوامع انسانی .

Wednesday, April 9, 2014

من همان قدر حق دارم که یک مرد وآنقدر بتوانم انسان باشم که یک مرد


توهین از این آشکارتر و بزرگ تر که لباس زنانه برتن مجرمین کرد و متعصب کرد ودر خیابان های شهر مانور دهند وتفریح کنند آیا کسی پرسید که این جوانان چه جرمی مرتکب شده اند و آیا کسی پرسید که چرا با لباس مادران و مادربزرگها یمان بازی میکنند و آن را بی حرمت کنند و حیثیت زنان کورد را به بازی می گیرند در کدام قانون و تبصره نوشته شده است که لباس زن کورد را برتن یک مجرم پوشانده و در شهر بگردانند هر شخص یا اشخاصی که در جامعه زندگی میکنند دارای حیثیت" مال"وجان و حقوقی است و هیچ کس حق بی حرمتی به حیثیت هیچ کسی را ندارد این پروژه تحقیر مجرمین سالهاست که انجام میشود نه تنها درس عبرتی نبوده بلکه با این وضعیت مملکت روز به روز به تعداد مجرمین اضافه میشود این رفتار شنیع از طرف حکومت ضد زن با اسکورت چندین ماشین پلیس و ترساندن مردم  انجام شد آیا زن و لباس زنانه مایه سرافکندگی و خوار شدن مرد است مگر مرد از همین زن زاده نشده است پس تا کی توهین و سرکوب اما زنان روشنفکر کورد همیشه در صحنه حاضر بوده اند و با اقدام به  حرکت اعتراضی به این بی احترامی و سبک کردن زن جواب دادند و آرام ننشستند واز همه دعوت کردند به این حرکت اعتراضی بپیوندند مردم زیادی از زن و مرد وارد این اعتراض شدند وبا سر دادن شعارهائی که زن ابزار تنبیه و تحقیر هیچ کس نیست وانسان ذاتا مجرم به دنیا نمی آید و مناسبات اجتماعی انسان را مجرم می سازد را سر دادند و با این اعتراض به گوش دنیا رساندند که کورد و لباس زن کورد هیچ وقت مایه شرمساری نبوده و نخواهد بود و در فضای مجازی با تشکیل کمپینی نارضایتی خود را نسبت به این اقدام شنیع دولت جمهوری اسلامی نشان دادند در کمتر از 24 ساعت بیش از 4000 نفر به به کمپین پیوستند مردان با پوشیدن لباس زنانه این بی شرمی را محکوم کردند و همه مردان آزادیخواه حمایت خود را از کمپین اعتراضی و به حمایت از زنان سرخپوش نشان دادند این حرکت یک حرکت علنی و آشکار بود و مردان تمام عکسهائی را که با لباس زنان گرفته بودند در سایتهای مختلف آشکار کردند و حکومت مجبور به عقب نشینی و پلیس در روزنامه و رسانه ها اززنان و مردان مریوان عذرخواهی کردند زن در حاکمییت ایران طی سی و پنج سال است که به طور سیستماتیک سرکوب میشود و منبع فساد و فتنه معرفی میشود در قوانین اسلام خونش نصف خون مرد حساب میشود و از هر حقوق انسانی محروم است .چرا؟ هر چند این رفتارها از حکومت ضد زن و تبعیض جنسییتی بعید نیست و از انجام دادن این کارها فقط برای رسیدن به اهداف سیاسی خود استفاده میکند و بس وقتی که در سخنرانیهای کار به دستان دولت با اشاره به تحریم اقتصادی گفته میشود"که امروزه برخی کشورهای خارجی و غربی تحریم کننده نفت ایران ذلیل و چادر به سر شده اند"پس با این توجیه به نظر میرسد حجابی که برای زنان مایه تکریم است برای مردان نشانه حقارت است همه ما موافق این هستیم که کسی که جرمی را مرتکب میشود به سزای عملش برسد اما نه بالباس زنانه و بی حرمتی به قوم کورد برابری خواهی نه زن را برمرد ترجیح میدهد ونه مرد را بر زن بلکه این جامعه و آموزشهای تبعیض آمیز است که موجب میشود حقوق سیاسی و اجتماعی بین زن و مرد برابر نباشد.
بنفشه کریم زاده