Thursday, June 26, 2014

                         سنگسار و تحقیر زنان
یکی از وحشی ترین  و کثیف ترین مجازاتهای ضد انسانی که از شرم آورترین حلقه های جنایت دولتی به شمار میرود و کابوس هولناک آن هنوز از دنیا و گردن بشرییت باز نشده است قانون سنگسار یا رجم میباشد.جمهوری اسلامی جزو شش کشور دنیاست که نزدیک به سی و شش سال میباشد که بطور مداوم و سیستماتیک اقدام به صدور این حکم فجیع مینماید قانونی که واکنش و نفرت میلیونها نفر را در سراسر دنیا که جمهوری اسلامی بر زنان و مردان و بر کودکان قربانی سنگسار روا داشته مثل یک دریچه به ایران باز نموده است . ادامه در لینک زیر

Sunday, June 22, 2014

 اعتیاد شروعی شیرین یا عاقبتی تلخ

اعتیاد یکی از معظلات اجتماعی است که گروهی از افراد جامعه که متأسفانه اکثریت را در ایران در بر میگیرد شتابان به سوی آن رهسپارند و این بلای خانمانسوز  یکی از معظلات  جامعه ی ما شده و بسیاری از افراد جامعه ی ایرانی برای فرار از مشکلات و بسیاری  از مسائل  زندگی خود به آن پناه می آورند
اعتیاد بلای خانمان برانداز و مشهودی است که متأسفانه  افراد با علم به  مخرب بودن و علم به خطرناک بودنش به سوی آن رفته و خود را در دام این درد بی درمان  و آتش ویرانگر میاندازند  . انسان معتاد برای فرار از افکار آزار دهنده و فرار از مسئولیتهایی که از عهده ی  آنها بر نمی آید و برای فراموش کردن لحظه یی و آنی مشکلات به آن پناه می آورد غافل از اینکه تا دستی به سوی آن دراز کند با سر او را به وادی مرگ فرو میکشد و دیگر حتی قدرت تمیز و تصمیم را از شخص صلب میکند ، فرد در خیال خام خود وبرای بهتر بودن و بهترشدن مواد مخدر مصرف میکند وبا درک اشتباهی که به شخص می دهد و اعتماد به نفس کاذبی که در افراد بوجود می آورد آنها را هرچه بیشتر به کام خود فرو میکشد فرد معتاد همیشه فکر میکندکه راه مصرف کردن را خوب میداند و بزودی آن را کنار میگذارد شخصی که برای اولین بار میخواهد مواد مخدر را تجربه کند هرگز به  تکرار عمل خود نمی اندیشد و همیشه فکر میکند میتواند بر وسوسه ی تکرار فائق آید غافل از اینکه اگر میتوانست در برابر وسوسه مقاومت کند همان اولین تجربه را مرتکب نمیشد . و با اولین تجربه متأسفانه  "تیشه بر ریشه خود می زند" اعتیاد یعنی تکرار و تکرار و تکرار و این  یعنی اعتیاد و شخص معتاد در نهایت تن به نابودی داده  و در ورطه پوچی و بیهودگی  سقوط میکند , بیماری اعتیاد از جستجوی چیزی درست در مکانی غلط آغاز میشود آنها همیشه به دنبال آرامش در زندگی خود میگردند ولی اکثرا در خارج از خودشان و در دنیای اطرافشان دنبال این آرامش هستند .آنچه  درست است همان آرامش است و مکان غلط همان دنیای خارج از خودشان . در حالی که آرامش را می بایست در درون خودشان جستجو کنند , کسانی  که اساسأ یا از خود یا از محیط خود یا هردو احساس ناخشنودی ,نارضایتی وناراحتی میکنندو به کلی با افرادی که برخلاف آنها دنیا را محل مناسبی برای زیستن یافته و علی رغم مسائل و مشکلات آن خود را با شرایط زندگی وفق داده اند مخالفت کرده و قطع ارتباط  میکنند . اعتیاد یک پدیده مخرب اجتماعی است ,زیرا اثرات نا مطلوب و عواقب وخیم آن نه تنها دامنگیر خود شخص معتاد است  بلکه همه افرادی که به هر طریقی با آنها ارتباط نزدیک دارند و یا با آنها زندگی میکنند با مشکلات آنها درگیر و همیشه در معرض خطر هستند. آنان در توهمات خود یک دنیای کاملأ رضایت بخش را تصور میکنند که نه تنها مبتنی  بر هیچگونه تغییری یا در خود یا در محیط اطراف نیست بلکه دنیای خیالیشان تنها بر اساس حضور مواد در بدن و نیاز به آن و رفع آن نیاز استوار است و غالبا از احساس ناامنی ,بی کفایتی ,تنهایی,نفرت ,اضطراب شدید ,ترس,خود کم بینی,ناامیدی,رنجش, و کینه و .... رنج میبرند.انسان معتاد از یک درد و خلا,روحانی  شدید رنج میبرد و همیشه گمشده ای در درون خود دارد و عدم وجود آن را احساس میکند که برای کشف  آن و ارضای روحی و جسمانی خود هر بار به مواد سنگینتر و مقاومتری پناه میبرد و هر بار مقاومتش نسبت به مواد تغییر کرده و به مواد سنگینتری پناه میبرد به همین دلیل است که اکثر معتادین افرادی عصبی و پرخاشگر یا در نهایت گوشه گیر و منزوی و غرق در افسردگی  میباشند  . در پیامد مقاله اشاره ای به آمار معتادین و اثرات آن در مادران و کودکان شده .
طبق آماری که در دست است ، تعداد معتادین به 2میلیون نفر میرسد و با قاطعییت کامل میتوان گفت که بااین آمار 2میلیون نفری 4 میلییون معتاد وجود دارد چون گروه کثیری به شدت  مشکل اعتیاد خود را پنهان و کتمان میکنند و با در نظر گرفتن استاندارد ، خانواده ای با جمعییت 4 نفری یعنی زن و شوهر ودو بچه  نتیجه میگیریم که  16میلییون نفر به طور مستقیم با اعتیاد در گیر هستند که به این ترتیب  8میلیون از این آمار کودکان بی گناه هستند.هشت میلیون کودک آمار کمی نیست آن هم کودکانی که قربانی دست خانواده و به ویژه مادران خود هستند مادرانی که اساس و بنیاد خانواده هستند و تربیت کودکان  نخست در دستان آنهاست . یک فاجعه ی غیر قابل باوری در شرف وقوع است و آن اینکه در چنین جامعه ای پرورش کودکان معتاد متاسفانه هر روز بیشتر و بیشتر در حال رخ دادن است مادرانی که مواد مصرف میکنند واعتیاد در آنها ریشه کرده و ناخواسته این معضل به کودکان آنها نیز سرایت میکند  گروهی از آنها مادرانی  هستند که باردار بوده و کودکان آنها به هنگام تولد با نقص ذهنی و جسمانی متولد میشوند  ، و گروهی دیگرمادرانی که فرزندان معتاد پرورش میدهند واین کودکان بیشتر در مقطع سنی زیر پنج سال میباشند و توسط خود مادران معتاد میشوند. و این پدیده ی وحشتناک دلایل مختلفی میتواند داشته باشد  یکی از علل واضح و روشن آن این است که  مادران معتاد برای رسیدن به نشئگی و رهایی از دست مشکلات بچه داری مثل سر و صدا و گریه و زاری و شب نخوابی و بیماریها رفته رفته کودکان خود را با مخدر آشنا کرده وحتی گاهی برای درمان سرفه و درد و تب در کودکانشان از مخدر استفاده میکنند ، گاهی بچه ها از طریق استنشاق بوی موادی که والدینشان استعمال میکنند معتاد میشوند و به کررات دیده شده در بعضی خانواده ها که آلوده به مواد مخدر هستند ودارای  نوزاد کوچک میباشند نوزادان چنان به بوی مواد عادت میکنند که در جایی دیگر نمی توانند بخوابند ! چیزی هنوز برای مردم در هاله ابهام است این است که فکر میکنند اعتیاد پدیده ای است مردانه و بر این باورند که زنها کمتر از مردها به مواد مخدر روی می آورند که امروزه  این موضوع اصلأ صحت نداشته و بالعکس زنان بیشتر معتاد به انواع و اقسام قرصها میباشند که دست کمی از مواد مخدر ندارد . طبق برخی آمارها 6/9درصد معتادین جامعه را زنان تشکیل میدهندو مصرف مواد در زنان با آسیب هایی از فبیل فرار از خانه، روابط ناسالم ، خشونت و غیره  ارتباطی تنگاتنگ دارد که هر کدام به نوعی تاثیرات خود را بر روی فرد نشان میدهند . اعتیاد به چه دلایلی در جامعه پنهان میماند ؟ اول اینکه هنوز مردم نمی خواهند این را قبول کنند که اعتیاد فقط مختص به قشری خاص از جامعه نیست این ماده خانمانسوز در کمین هرکسی با هر شخصیتی در جامعه می باشد از فرهنگی و غیر فرهنگی . ودوم اینکه بسیاری مواقع وقتی دختر یا زنی از یک خانواده  آلوده به مواد مخدر است ، خانوادها به خاطر حفظ آبروی خانواده و دوری از بر چسپ های اطرافیان مانع از رفتن آنها به مراکز ترک اعتیاد میشوندو به این دلیل و صدها دلیل مشابه دیگر اعتیاد زنان در سطح جامعه پنهان می ماند وکمترین عارضه اجتماعی در زنان علاوه بر مشکلات درونی و انواع بیماریها متلاشی شدن خانواده هاست و بسیار لازم است که این تفکرات غلط از ذهن ها پاک شده و به زنان و دختران معتاد کمک کرد تا ترک کنند ، چون خطرات و عوارض اعتیاد در زنان به مراتب بیشتر از مردان میباشد و متاسفانه این مشکل نیز همچون بسیاری  از دیگرمشکلات زنان  از طرف دولت به حاشیه سپرده شده و نه تنها هیچ کمکی برای حمایت و ترک آنها نکرده بلکه در توزیع مواد نیز کوشا بوده و این در گسترش هر چه بیشتر اعتیاد در سطح جامعه بی تاثیر نیست .اگر این حمایت ها فرهنگ سازی شود وبتوان  نگرش مردم را نسبت به افراد معتاد تغییر داد و بپذیرند که اعتیاد درمان پذیر است  کمک شایانی به بهبود جامعه  میشود  و این خود به تنهایی کمک شایانی است و اگر دولت به این مسئله به طور جدی روبرو شده و به آن  بنگرد و بپذیرد که این یک مشکل خیلی اساسی در جامعه است و آن را به عنوان یکی از مشکلات جامعه ی امروزی بشناسد و ارگانها و سازمانهایی را با قاطعییت برای ترک اعتیاد و مبارزه با مواد فروشان به وجود آورد  قدم موثر و قابل توجهی برای سلامت جامعه برداشته شده  و با در نظر گرفتن این مقوله و راهکارهایی برای خلاصی از این معضل خانمانسوز میتوانیم به جامعه  ای سالم و بدون اعتیاد دست بیابیم  , چه دولت و چه جامعه که اساس و پایه های تعلیم و تربیت هستند باید به زنان جامعه برای رهایی از اعتیاد بسیج شوند چون  کمک کردن به آنها کمک به خود جامعه ی انسانی کشورمان می باشد . اگر آموزش برای دوری از اعتیاد و توان مراقبت از خود در مقابل وسوسه ی دیگران در سطح اجتماع و رسانه ای وجود داشته باشد و راههای کنترل مواد فروشان و برنامه هایی برای شفاف سازی در این زمینه ها وجود داشته باشد و جوانانمان برای رسیدن به شادی و تفریحهای سالم محیط  وشرایط لازم را داشته باشند و دولت این حق را برای آنها قائل شود که به تفریح و تنوع نیاز دارند و ضمنأ خانواده های آلوده به مواد را حمایت کنند تا زمانی که سلامتی خود را به دست بیاورند و بعد کودکان را به دست آنها بسپارند جامعه این چنین دچار سر در گمی نمیشود اما متأسفانه خود دولت هم  ید طولایی در اشاعه ی این معضل اجتماعی دارد .

Saturday, June 14, 2014

آسیب شناسی طلاق در ایران

عدم وجود ارگانهایی برای کمک به زنان در بسیاری از مراحل زندگیشان یکی از دیگر مشکلات زنان ما در ایران است . گاهی به هر دلیلی زنان مجبور به طلاق میشوند ، طلاق کلمه یی آشنا اما تلخ برای تمامی جوامع بشریست ، پدیده ای که مثل همه ی پدیده های دیگر از ممالک دیگر به ایران هم تزریق شده و اکنون گریبانگیر بسیاری از خانواده های ایرانیست ، و کردستان هم از این پدیده دور نبوده ، هرچند هیچ انسانی به نیت جدایی و طلاق ازدواج نمیکند
ادامه در لینک زیر...
http://iran-tribune.com/index.php?option=com_k2&view=item&id=51455:2014-05-21-01-58-10&Itemid=649

کار در مراکز غیر رسمی و نبود قوانین کاری برای زنان

بسیاری از زنان ما کارمندان و کارکنان غیر رسمی هستند که در کارخانه ها یا سیستمهای خصوصی کار میکنند و در این اماکن از وجود قانون کار و رعایت حق و حقوق کارگران و کارکنان این دوایر خبری نیست .امکاناتی مثل رعایت ساعت کاری در حد و اندازه قانونی,تعطیلی در روز یا روزهای خاصی از هفته و یا حتی مرخصی زایمان و وجود تسهیلاتی برای دوران بارداری و شیردهی مادران در نظر گرفته نمیشود ,هر چند بسیاری از این مشکلات برای کارکنان رسمی دوایر دولتی هم موجود است و زنان به خاطر نبود قوانین رفاهی اجتماعی متحمل بر دوش کشیدن بسیاری از مسائل و مشکلات خانواده میباشند که اهم این مسائل و مشکلات به داشتن زمان کافی برای استراحت در دوران بارداری و زایمان و استراحت پس از زایمان و شیردهی بر میگردد که در کشورهای پیشرفته جزو اولین مزایا و حقوق زنان شاغل میباشد.
ادامه در مینک زیر
http://jahanezan.wordpress.com/2014/06/09/12345-2072/

Wednesday, June 11, 2014

ازدواج اجباری و معضلات آن

میدانیم که تولد، ازدواج و مرگ سه واقعیت بسیار مهم و اساسی در زندگی هر انسانی میباشند ولی مساله ازدواج در میان این سه واقعیت تأثیرگذاری بیشتری را در امنیت و شادی و خوشبختی انسانها در طول زندگی دارد و تنها امریست که میتواند اختیاری باشد و انسانها به عنوان اشرف مخلوقات لازم است و باید در مورد انتخاب شریک زندگی خود مختار باشند و مساله ازدواج و اختیاری بودن پروسه ی ازدواج ازحقوق اولیه هر انسانی بوده و هست اما متاسفانه در بسیاری از جوامع و به خصوص جامعه ایرانی و با وجود حکومت ضد مردمی نه تنها انسانها از ابتدایی ترین حقوق خود بهره مند نیستند بلکه این فرهنگ و آداب و رسوم کهنه و مردسالاری که ریشه در وجود انسانها کرده باعث شده که جوانان در این مورد یعنی ازدواج نیز محروم باشند فرهنگ مردسالاری که حکومت با مقاوم کردن آن پایه های سست و ضعیف خود را تقویت میکند دربسیاری از مناطق کشور ایران هنوز هم بسیاری دختران و پسران از این حق محروم و مجبور میشوند درسنین خیلی پایین تن به ازدواج های اجباری و ناخواسته بدهند که ازطرف والدین یا بزرگان فامیل به آنها تحمیل میشود بدهند برخی فرهنگ و آداب کهنه هنوز هم ریشه در مغزهای این جوامع کرده که تنها طبیعت قادر به پاکسازی و خشکاندن آنها میباشد با کمال تأسف در جوامع عقب مانده و غیر متمدن گونه های مختلفی از ازدواج اجباری وجود دارد که گویی اگر این ازدواج ها صورت نگیرد زمین و آسمان به هم دوخته میشود و به هیچ وجه در فکر تغییر افکار پوسیده خود نیستند اشاره به معضل ازدواج های اجباری و موارد آن بسیارند که به چند نمونه از آنها اشاره میکنم به طور مثال ازدواجهایی مانند تبادل زنها که همچون کالایی میان بعضی خانواده ها مرسوم میباشد و خانواده ها با دادن و یا همان تسلیم کردن دخترشان به خانواده یا طایفه ای دیگر که برای پایان بخشیدن به برخی دعاوی و پایان بخشیدن اختلافات تسلیم دختری از یک خانواده یا قبیله به و یا خون بها در قبال کشته شدن یکی از اعضای طرفین صورت میگیرد گویی کع دختر را برای معامله کالا به کالا و پایان انتقامحویی ها خلق کرده اند و پایان خون بس ، ازدواجهایی هم وجود دارد برای تحکیم کردن دوستیها بدون اینکه رضایت دختر و یا پسر را بگیرند و یا به سن و سال آنها توجه کنند آنها را در سنین خیلی کم به عقد همدیگر در می آورند تا که مبادا رابطه برادری و دوستی از بین برود، یکی از بدترین ازدواج ها همانا نشان کردن دختر و پسرهای فامیل در گهواره میباشد که از همان بدو تولد آنها را لفظی برای هم نشان میکنند تا زمانی که کمی بزرگ شده و به عقد هم در می آورند. و ازدواج اجباری چیست: ازدواج اجباری به ازدواجی گفته میشود که بدون در نظر گرفتن توافق طرفین یا یکی از طرفین و معضلات بعد از ازدواج صورت میگیرد ازدواج اجباری و زود هنگام دختران در ایران یک قانون است از قانونهای حکومت مستبد اسلامی ایران همانطور که دیده و میبینیم اینکه امروزه با توجه به فقدان قانون و نبود مقررات خاصی برای ازدواج به دفعات شاهد ازدواج کودکان و حتی عقد آنها برای مردان کهنسال هستیم که از نظر قانون ایران درست و بدون اشکال میباشد وهیچ کس نمیتواند علیه آن اقدامی کرده یا مخالفتی داشته باشد چون دولت ایران توانسته است که دانه این نوع تفکرات را در باور مردم سبز کند قوانین ضد و نقیضی که ازدواج در هر سنی را ممکن ساخته وبر همین اساس هم دختران و هم پسران بر طبق این قوانین وحشیانه در معرض خطر قرار دارند معمولا ازدواجهایی که در زیر سنین 18سال صورت میگیرد ازدواجهای زود هنگام به شمار می روند ازدواج زود هنگام و اجباری همانا تجاوز به حقوق انسانی کودکان است و بیشترین آسیب ها در این مورد دامن گیر دختران میباشد چون عوارض و پیامدهای خطرناکی همچون افسردگی، مشکلات روانی، بارداری زودهنگام و نبود مقاومت بدن در سن کم، پشیمانی، ترک تحصیل و بسیاری موارد دیگر را به همراه دارد. بیانیه جهانی حقوق بشر بیان میکند"همه مردان وزنان در تمام طول تاریخِ دوران زندگی و بدون توجه به نژاد, ملییت یا مذهب خوداز حق ازدواج و تشکیل خانواده برخوردار هستند ومردان و زنان در صورت فروپاشی ازدواج از حقوق یکسان برخوردار می باشند ازدواج باید با رضایت کامل و آزاد زوجین صورت گیرد" که متاسفاته در کشور ایران به هیچ وجه رعایت نمیشود. "فقر" یکی از عوامل اصلی ازدواج های زود هنگام در کودکان میباشد چون در بسیاری موارد شاهد بوده ایم که خانوادهایی که با فقر دست و پنجه نرم میکنند والدین داشتن فرزند و به ویژه فرزند دختر را اضافی دانسته و بار اضافی محسوب میشود وبا اردواج آنها در فکر خود نه تنها آن بار اضافی را می کاهند بلکه گاهی اوقات با ازدواج دختران خود با افراد ثروتمند و کهنسال میخواهند به نوعی از لحاظ اقتصادی زندگی خود را سرو سامان دهند در این خانوادهها در واقع ازدواج برای خانواده دختر نوعی امتیاز اقتصادی محسوب میشود که به عنوان کالا مورد معامله قرار میگیرند . ملاحظات اخلاقی وآبرو."یکی دیگر از عوامل بسیار مهم و مورد نظر خانواده ها میباشدکه باعث میشود تن به ازدواج دختران کم سن و سال خود بدهند حفظ آبروی خانواده میباشد برای دخترانشان که پرده بکارت خود را حالا به هر دلیلی که از دست داده باشند و یا نه از ترس اینکه پیش بینی کنند که اگر دخترشان در یک رابطه پرده خود را از دست بدهد تن به ازدواج دختران در سن کم میدهند چون در جوامع اسلام زده پرده بکارت یعنی شرف و آبرو خانواده ها با شوهر دادن دختران در سن کم خود را در واقع از بابت لکه دار شدن آبروی خانوادگی به نوعی بیمه میکنند و اینکه در این جوامع زمانیکه دختر هنگام ازدواج باکره نباشد هزینه زیادی را برخانواده و آبروی آنان تحمیل میکند و فکر میکنند برای تضمین باکرگی دخترانشان باید هر چه زودتر او را شوهر داده و خیال خود را از بابت این مهم راحت کنند پس دخترانشان را به ازدواج با مردان بزرگسال تشویق میکنند و آنان را متقاعد میکنند این امربه خاطر خود آنان و به صلاح خودشان است چون میتواند از دختر در برابر خطرات احتمالی محافظت کند. اعتیاد والدین یکی دیگر از موارد ازدواج های زود به هنگان و اجباری میشود در خانواده هایی که یکی از والدین یا هردو اعتیاد دارند شرایط خیلی دشوارتر میباشد برای کودکان چه دختر و چه پسر که در صورت نبود پول کافی برای مایحتاجات مواد کودکان و یا همسر مجبور به تن فروشی با کارهای نظیر آن و ازدواج های اجباری میباشد چون کسانی که اعتیاد دارند نه تنها مشکل ساز هستند برای افراد خانواده بلکه از نظر روحی و روانی نیز مشکل پیدا میکنند و کسانی که در این مورد هستند معمولا از خانوادهای کم سواد میباشند. فشار و تهدید به مرگ دختران بسیاری از قتل های ناموسی را در برمیگیرد در ایران بسیار دیده میشود و رواج بسزایی دارد ، این دختران در شرایط سنی پایین این نوع ازدواجها را از ترس والدین میپذیرند و وقتی کمی از نظر عقلی بزرگ شدند و چشم و گوششان باز شد متوجه ظلمی که بر آنها روا داشته شده خواهند شد اما دیگر چه فایده دخترکانی که در این سن می بایست با عروسکهایشان بازی کنند در زیر سایه شوم جمهوری اسلامی و قوانین ضد و نقیض و رواج فقر در جامعه می بایست در آغوش مردانی که بیست سال یا بیشتر بزرگتر هستند بخوابند و یا خود کودک هستند باید برای کودکانشان مادری کنند این نوع ازدواج های بسیارند و شاهد هستیم و این زنان هیچ راهی برای گریز ندارند یا جرات ندارند از ترس خانوادهایشان دم بزنند یا اسیر فرزندان زیادی شده اند که به خاطر حس مادرانه نمیتوانند از آنها دل کنده شوند و باید بسوزند و بسازند. ازدواج زود هنگام برای دخترانی که آمادگی جسمانی ندارند با مردان بزرگسال علاوه بر پیامدهای فیزیکی و بدنی که برای آنها به همراه دارد باعث ایجاد بیماریها و پیامدهای جبران ناپذیر مثل مرگ و میر مادر و فرزندان نارس و معلول را به همراه داشته باشد که همه آنها ریشه در نبود آموزشهای درست ،عدم وجود بهداشت و فقدان استقلال شخصی دارد و اینها تنها موارد کوچکی از مشکلات و معضلات ازدواج اجباری بود و قوانین ایران در طی دوران حکومت خود در مورد زنان هیچگاه تصمیم درستی نگرفته که از زنان حمایت کرده باشد و مدام آنها را به عنوان جنس دوم برشمرده و همین باعث شده که بر روی خانواده ها هم تاثیر گزاری داشته باشد و هر طور که بخواهند با دخترانشان برخورد میکنند و قوانین ایران در مورد زنان نیاز جدی به ترمیم و بازنگری داشته و دارد و متأسفانه هیچ ارگان و مرکز و حتی هیچ شخص یا اشخاصی در صدد حل این معضلات نیستند. بنفشه کریم زاده

Thursday, June 5, 2014

کاهش ساعت کار و مسائل پشت پرده      

بازلایحه,لایحه کاهش ساعت کاردرایران,لایحه کاهش ساعت کارشامل چه کسانی
میشود؟آیاغیرازاین است که بازقشرضعیف جامعه هدف قرارمیگیرد؟وبازهم تبعیض ,تبعیضی که درقوانین ایران ازموقعی شروع میشود که انسان شکل جنینی پیدامیکندواین تبعیض تاآخرعمرباقی میماند,این لایحه برای ساعت کاری زنان شاغل درکمسیون اجتماعی شورای اسلامی تصویب ودرصورتی که به تصویب کامل برسدطرح به خانه کشاندن زنان به مرحله اجرادرخواهدآمد,دراین میان یک چیزخیلی واضح است که اشتغال زن درسطح وسیع جامعه الزامآبه معنی بردگی واستثماراونیست,‌آثارمثبت مادی ومعنوی شغل برای زنان علاوه بروضع خودزن,که ضمن کسب درآمدبه استقلال 

ادامه در لینک زیر
            http://www.iran-tribune.com/index.php?                                                                                                          

Sunday, June 1, 2014

ژن و به ربه سته کانی

رۆژ نییه هەواڵی خۆکوشتن و خۆسوتاندنی" ژنێک"  " کچێک"  "دایکێک" یان "خوشکێک" له ڕۆژهەڵاتی کوردوستانەوه نەبیسین و ڕۆژ نییه له پارچەیەکی ئەم نیشتمانەماندا ژنێک له لایەن مێردو کەس وکارییەوه به بیانووی ڕسوایی و "پاراستنی ناموس" نه کوژرێ! 
ژن کوژی بووەته به شێک له ژیانمان و بە داخەوە دوروشمی " ژن له کوردوستان زیاتر له هه مو شوێنێکی دونیا ڕیزی لێ گیراوه " تەنیا لە قاڵبدا دەوترێ و ئەمە بەس دروشمە و ژن کوژی بووەته به شێک له کولتوری کۆمەڵگا و ڕۆژ لەگەڵ ڕۆژ ئەم کولتوره بۆگه‌نه زیاترگەشە دەکات و پەرەدەسێنێت و که س نییه چارەسەرێکی بۆ بدۆزێتەوە .کۆمەڵگای شارستانیەتی مرددوه و ژنان له جیاتی بەرخۆدان و به رزکردنەوەی دەنگیان هەر خۆسوتاندن و خۆکوشتنیان وەکوو تەنیا ڕێگا بۆ چارەسەر کردنی خەم و دەرد و چەوساندنەوەکانیان دۆزیوەتەوه ، به داخەوه سەرەڕای ژێر چەپۆک بوونیان لە لایەن بنه‌ماڵەکەیانەوە هیج پشتگیریەکی کۆمەڵایەتیشیان نیە و له باری دەروونی و ڕۆحیەوە  دەکەونە ژێر فشار و ڕووخانێکی قورسەوە و چونکە هیچ کەسیش نیە چاودێریان بکات پناه دەبەنە بەرخۆکوشتن و خۆسوتاندن . و هیچ ئاگایان لەم سەری دەردەکەیان نیە کە تووشی چ دەرد و ئازارێک دەبن ئەگەر زیندوو بمێنن و ،شایەد گەلێ جار ئەوەش نەکەن  بەڵام ئەوە ندە خۆ خۆری دەکەن و لە ناخیاندا ئەم دەرد و پەژارانە پەنگ دەخواتەوە که لە دواروژدا هەمووی ده بێتە نەخۆشین  و دەرد و ئازار لە ناخیاندا و تووشی خه موکی دەبن و هه تا هه تایە ده بێ  گیرۆدەی بن و بۆیان چارەسەر نەکرێت .
بە داخەوە دەردێکی سەرووتر لە هەموو دەردان ئەمەیە کە لە کۆمەڵگای ئێمەدا  له کێشەی ژن وەکوو ئامرازێک کەڵک وەردەگرن و هەموو حکوومەتێک بەس هەوڵی ئەوە دەدات کە لەو پوتانسیەلە سود وەرگرێت و بڵێت : ئێمە لایەنگری ژن و مافەکانی ژنان وەکوو هەموو مرۆڤێک هەین به لام لە شێوەی ڕاستەقینەیدا هەرگیز ڕێگا به ژنان نادات بگەنە پلە و پایەی حکوومی و ئاستی سه رکردایەتی . ڕێکخراوەکانی کۆمەڵگای مەدەنیش :هەر وەکوو چۆن پیاو مەزنی زاڵه به سه ژناندا ئەوانیش بە هەر شێوەک بتوانن ڕێگری لە سەرکەوتنەکانی ژنان دەکەن و هەر تاوە بە بۆنەیەکەوە  ڕێگا به به شداری ژنان
 نادەن. هەموو دەزانین له کوردوستانی ڕۆژهەڵات  بە بۆنەی بەربەستەکانی کۆماری ئیسلامی و بیانوە ئیسلامیەکانیانەوە مه جالێکی وا بۆ  چالاکی ڕێکخراوەکانی کۆمەڵگای مەدەنی نییه بەڵام له باشوور ئەو دەرفەته هەیە ، بەڵام سەرەڕای ئەوە ، به داخه وه روژ نییه هه والی خۆکوژی ئافرەتان بڵاو نەبێتەوە و حکوومەت و کۆمەڵگاش ، هیچیان بڕوایان به یکسانی ژن و پراکتیزه کردنی نیە . با لە خۆمان و  بنه ماڵەکانی خۆمانەوه دەستی پێ بکەین ، هه رکاتێک ڕێمان بە خۆمان نەدا که ژنەکانمان بە نامووسی خۆمان بزانین  و بیر و باوەڕمان ئەمە بێت کە " ژن" ، "دایک" و "خۆشکمان" بە
 ویست و حەزی خۆیان بژین و هەڵس و کەوت بکەن  و هاوڕێ و هاودەم و هاوسەری خۆیان بۆ خۆیان  دەستنیشان بکەن و هەڵبژێرن ، و پلان بۆ داهاتووی خۆیان دابڕێژن و هەرکاتێک کۆتاییمان به توندوتیژی به رانبه ر به هاوسەر، دایک و خۆشکمان هێنا ، هەرکاتێک گۆڕەپانی سیاسەتمان بۆ بەشداری کردنی ژنەکانمان ئاوەڵا کرد و خۆمان له کولتوری پیاو مەزنی ڕزگار کرد ئەوکاتە ده توانین بڵێین بەڵێ کۆمەڵگای ئیمه کۆمەڵگایەکی یکسانخۆازە .خۆزگه هەموو کەس له سەر ئەم دروشمە سوور ببوایەتن  که " به ئازادی ژن کۆمەڵگاش به ئازادی ده گات" و تا ژنان کە نیوەی کۆمەڵگان ئازادی تەواو و
 بێ هیچ بەربەستێک بە دەست نەهێنن ئەو کۆمەڵگایە نە کۆمەڵگایەکی دیموکراتیکە و نە هیچ لە ئازادی تێ گەیشتوە . ئەگەر هەر کەسێک  له ئاستی خۆیەوه به گوێرەی توانای خۆی هەوڵی بدابایە که ژن له تەنگ و چەڵەمەکانی کۆمەڵگا و ئەو کوت و زنجیرەی که داب و نەریت ودین وئائیین و ئایدیۆلۆژی بۆی ساز کردووه رزگار بکات ، کۆمەڵگایەکی دیموکرات و یەسانی خوازمان پێک دەهێنا .
 بە هیوای ئازادی تاکەکان و کۆمەڵگا ،  بە هیوای یەکسانی هەموو مرۆڤەکان
نوو سه ر:ونوشه کریم زاده

http://www.nkae-shora.com/index/?p=2441