اسید پاشی یکی از انواع شدید خشونت میباشد که همیشه علیه زنان صورت میگیرد و در مواردی بسیار منجر به مرگ قربانی نیز میگردد اسید پاشی حمله ای است که نه به قصد قتل ، بلکه معمولا برای انتقام و نابودی زندگی اجتماعی و آینده قربانی انجام میگیرد.اسید ماده ای است که قرن ها از شناخت آن میگذرد اما به نظر نمیرسد که پدیده اسید پاشی قدمتی بیشتر از صدو پنجاه سال داشته باشد.
در کشورهایی که از نظر توسعه اجتماعی و اقتصادی و یا به عبارتی کشورهای جهان سوم که در وضعییت خوبی نیستند و شکاف جنسییتی و خشونت علیه زنان و کودکان در آن زیاد است بیشتر دیده میشود از جمله در کشورهایی مانند نیجریه"افغانستان"ایران"هند"نپال"کامبوج"و بسیاری از کشورهای جهان سوم دیگر رواج داشته که در این میان بنگلادش بالاترین ارقام اسید پاشی را دارد و اسید پاشی شکلی از خشونت خانگی است .در افغانستان نیز در دوران حکومت طالبان مدرسه های دختران تعطیل شده و اسیدپاشی بر صورت دختران مدرسه موسوم بود.اسید پاشی خشونتی است جنسییتی چرا که طبق آمارهای جهانی ، زنان 75تا80 درصد موارد بازماندگان اسید پاشی را تشکیل میدهند و99 درصد کسانی که دست به این خشونت میزنند مردان هستند این خشونت ها در اصل نشان دهنده تبعیض و نابرابری جنسییتی برای مانع شدن مشارکت زنان در جامعه میباشد . در ایران تقریبا90 درصد موارد اسید پاشی زنان هستند و بیشتر به صورت انتقام گیری میباشد.از جمله آسیب های اسید پاشی که بر روی بدن شخص به جای میماند و حتی گاهی اوقات منجر به گرفتن بینایی طرف و بعضی اوقات باعث آسیب های روانی جدی مثل اختلال تنش زایی پس از رویداد.اضطراب. افسردگی. اختلال خوردن و حتی اعتیاد و خودکشی وسوخت بافتها و از بین رفتن پوست و استخوانها میگردد و پلک و مژه ها را از بین میبرد میتوان اشاره کرد.شروع اسید پاشی بر زنان در اصفهان با بررسی لایحه و اصل دینی آمران به معروف و سخنان امام جمعه اصفهان شروع شد .که امام جمعه اصفهان در باره رعایت حجاب این چنین گفته اند که "باید چوب تر را بالا گرفت".
بیشتر این کارها برای رواج دادن به حکم دینی و انگیزه سیاسی است این اصل یا حکم دینی در سراسر ایران به ویژه اصفهان باعث ایجاد یک معضل اجتماعی و ترس و وحشت در میان مردم شده است آن هم برای رعایت نکردن پوشش طبق قوانین حکومتی .در جامعه ای که دین و دولت در هم آمیخته شود هر عملی که از طرف یک شهروند صورت گیرد یک عمل سیاسی به حساب می آید . وبه گفته علی اکبر مهدوی جامعه شناس که در باره اسید پاشی اصفهان چنین می گوید و تاکید میکند که عمل اسید پاشی یک ناهنجاری اجتماعی است اما اسید پاشی های اخیر در یک فضای مشخص سیاسی صورت گرفته است.او می گوید"این عمل در یک فضای بسیار مشخص سیاسی انجام گرفته که تحرکات وسیعی از طرف حاکمییت برای تحمیل نوعی از حجاب که مد نظر حاکمییت است در حال انجام میباشد به عبارتی دیگر در زمانی انجام میگیرد که ائمه جمعه مردم را تحریک میکنند که برای حجاب و اجرای حجاب حتی باید خون ریخته شود .
در این میان دولت برای اجرا و رعایت حجاب حتی در مجلس لایحه ای را تصویب کرد که در آن گشتهای ارشاد و نیروی مشخص به صورت سازمان یافته از طرف نیروی انتظامی برای رفتن به خیابان ها و هدایت مردم تربییت شوند و این اعمال کاملا سیاسی و برای کنترل رفتار زنان در خیابانها تائید شده اند و در واقع پاشیدن اسید به صورت زنان و دختران در واقع پله ایست برای مبارزه با بد حجابی.چرا در ایران زن باید تا این حد مورد بی حقوقی، بی توجهی و وحشی گری قرار گیرد.چرا باید در دانشگاهها جدا بنشیند.چرا زن باید تا این حد درگیر بی حقوقی و توحش باشد. و چرا باید گونی بر سرش کشیده شود.و از حق طلاق و حضانت کودک گرفته تا حق مسافرت رفتن به تنهایی محروم است و همه این موارد ارمغانی است که طی سی و چند سال گذشه برای زنان رقم زده شده است.این انقلابی را که زنان دوشادوش مردان در بوجود آوردن آن سهیم بودند برای رسیدن به زندگی سرشار از برابری بود نه سرکوب و تبعیض. جواب تمام این چراها در این است که قوانین بالای سر یک زن اسلامی است نه تنها حکومت همیشه دستش را مثل یک بالاسر بر روی زن میگذارد بلکه در مسائل شخصی زنان نیز دخالت داشته و به هر اراذل و اوباشی هم اجازه میدهد که هر کاری را که دوست داشته باشند در حق زنان انجام دهند.اما با وجود همه این بی عدالتی ها و کارهای انجام شده این بار حکومت پیروز نمیشود بلکه برنده میدان دیگر زنان هستند زنانی که چندین سال است به طور متوالی دولت در پی راندن آنها به کنج خانه هایشان است زنان دیگر طاقت شان به سر آمده و در برابر قوانین تبعیض آمیز سر پائین نمی آورند.اسید پاشی که اخیر که در اصفهان رواج گرفته باعث سوختن سر و صورت چندین زن و دختر شده است ومردم اصفهان با همکاری یکدیگر در جنبش هایی شرکت کرده اند که تنها نبوده و مردم تهران .شیراز.سنندج و چندین شهر دیگر با مردم اصفهان و به نشانه اعتراض همکاری کرده اند و حق مسلم هر زن است که در این جنبش ها و بر علیه کسانی که دست به چنین اقداماتی میزنند بپا خیزند که به چه حقی این کارها باید صورت بگیرد که اگر به خاطر پوشش است که انتخاب پوشش حق هر زنی میباشد و حق دارد به پا خیزد چون دولت بی اعتنا به این مساله است .چگونه بی اعتناست به این دلیل که وقتی چند نفر روی پشت بام آواز میخوانند و ظرف چند ساعت دستگیر میشوند .اما اسید پاشی چه؟ همه زنان را که نمی توانند اسید پاشی کنند چرا دنبال مجرمان اسید پاشی نمیگردند .مگر نمیتوانند ظرف چند ساعت همانند آواز خوانها آنها را پیدا کنند تازه بعد از سوزاندن زنان و گرفتن زیبایی آنها دنبال سر نخ میگردند و به این دلیل اسید پاشی یک مساله سیاسی است چون قربانیانی که مورد اسیدپاشی قرار گرفته اند قبل از آن به گفته خود و خانواده هایشان از طریق پیام که برایشان فرستاده شده که با بدحجابی مبارزه میشود اگر حجاب را رعایت نکنند به صورت آنها اسید پاشیده میشود و این جنایات وقیح برای دور راندن زنان و خواسته های کل جامعه میباشد و به هر رنگ و شکلی در صدد ایجاد تشنج در جامعه هستند. ناامن کردن جامعه و زندگی برای زنان یک پروسه سیستماتیک از طرف دولت میباشد از طرحهای قالیباف گرفته تا تک جنسییتی و طرح ممنوعییت کار و افزایش جمعییت که همه در این پروسه هستند و در واقع میتوان این طور بر آورد کرد که حکومت اسید پاشها نمیتواند به خواسته مردم جواب دهد با اسید میتوان سر و صورت زنان را سوزاند اما نمیتوان افکار زنان را تغییر داد. اسید پاشی در اصفهان موجی از خشونت و ناراحتی را در تمام دنیا بر انگیخته است وهمه احساس ناراحتی میکنند و بر این باورند که در پشت این ماجراها دستی قرار دارد که هدف آن حذف زنان میباشد و این در حالی است که زنان ایرانی در سالیان اخیر موفقییت های بسیاری را در عرصه های عمومی و علمی کسب کرده و در راستای احقاق حقوق تلاشهای زیادی کرده اند. اما در مملکت ایران پدیده اسید پاشی هیچ گاه پدیده کوچکی نبوده و یک معضل تازه نیست چون در سرزمین ما آنقدر ظلم و ستم وجود دارد و آنقدر بی عدالتی وجود دارد که مردان زنده زنده زنان و دخترانمان را زنده به گور میکنند.در سرزمین من نه اعدام ریشه کن میشود ونه اقلییت ستیزی و به عبارتی دیگر سرزمین ما ایران سرزمین چپاول است چون بیکاری غوغا میکند و کودکان کار مبتلا به انواع بیماریهای واگیردار میشوند و تازگی ها هم باران اسید بر سر زنان و دخترانمان باریدن گرفته و ابرهای سیاه تاریکی خود را از زنان این مرز و بوم دور نمیکنند. و نمایندگان مجلس متاسفانه به جای همدردی با زنان ماجرای اسید پاشی را یک ماجرای عشقی و انتقام گیری های عاشقانه نقل میکنند و در حالی که بایستی درگیر مساله اسید پاشی باشند درگیر تصویب
طرحی که به گفته نمایندگان مجلس آزادیهای شهروندی را به سر حد امکان کاهش وبه برخی افراد مجوز دخالت میدهند.اما حکومت آزادی برای مردم بویژه زنان را ممنوع دانسته و همواره از خشونت استفاده میکند ویا به عبارتی دیگر داعش وار عمل میکند . ولی تظاهرات گسترده در اصفهان و سایر شهرها نشان دهنده اینست که مردم آزادیخواه به این جنایت ها با بی تفاوتی نگاه نمیکنند و برای برابری حقوق زنان در کشور از هیچ حرکتی دریغ نمیکنند.
بنفشه کریم زاده
No comments:
Post a Comment