گفته می شود بعد از عملیات مرصاد، با فرمان امام خمینی(ره) زندانیان سیاسی که بر سر موضع پیشین خود باقی مانده بودند، اعدام شدند، و وسایل و لوازم شخصی آنها به خانواده هایشان بازگردانده شد. در این جریان حتی اعدام زنان که بسیار در اسلام محدود است، رخ داده بود و ادعا می شود که نظر به ممنوعیت اعدام دوشیزگان دختران باکره را به عقد در می آوردند و بعد از این که باکرگی آنها عزل شد، اعدامشان می کردند. پاسخ شما به این مسائل چیست؟
۲٫یکی از ادعاهای ضدانقلاب این است که از آنجایی که در اسلام اعدام دختران باکره ممنوع است، دختران باکره ای که به اعدام محکوم می شدند را سپاهیان صیغه می کردند و بعد از تجاوز و از بین رفتن باکرگی آنها را اعدام می کردند! گذشته از اینکه اگر مبنای اعدام کنندگان اسلام می بود(که بخاطرش نتوانند دختران باکره را اعدام کنند) بر مبنای همین اسلام نمی توانستند یک دختر را به زور صیغه کنند و باکرگی او را بردارند و روی همین حساب باطل بودن این ادعا ثابت می شود؛ بد نیست بدانید اساس این ادعا از کجا برخاسته است: آیت الله منتظری در کتاب خاطرات خود در بخش مربوط به اعدامهای سال ۶۷، از بحثهای بین خود و امام خمینی توضیحاتی می دهد که آشکار می کند که این داستان چگونه ساخته شده است. به طور خلاصه ایشان اشاره می کند که وقتی بحث اعدامها مطرح شد، من اعتراض کردم که در زندانها زنان نیز اعدام می شوند، اعدام زن در اسلام بسیار محدود است و دختران را نیز اعدام نمیکنند، امام نیز گفت خب به آقایان بگویید دخترها را اعدام نکنند، بعد آمدن اینطرف و آنطرف اینطور وانمود کردند که منتظری گفته دخترها را نکشید، اول آنها را صیغه کنید و بعد اعدام کنید. در خارج از کشور هم منافقین این را دست گرفته بودند.(کتاب خاطرات آیت الله منتظری، اتحادیه ناشران ایرانی در اروپا]نشر باران، نشر خاوران و نشر نیما[، چاپ دوم ۱۳۷۹، فصل دهم، صفحه ۳۴۵-۳۴۴)
پس آشکار است که این شایعه ابتدا در مورد آیت الله منتظری ساخته شده بوده است، و در واقع هم ایشان زمانی که قائم مقام رهبری نظام بودند، بسیار منفور بودند و بسیاری از این حرفها در مورد ایشان ساخته می شد. طبیعی است که بعد از تغییر نگرش ایشان و قرار گرفتن ایشان در برابر طیف اصلی نظام، دیگر نمی شد این سخنان را در مورد او بگویند و به جای اینکه بگویند منتظری گفته، گفتند در زندانها روالشان چنین بود!!
نامه فوق محرمانه منتظری به خمینی در اعتراض به اعدام دختران سیزده چهارده ساله
محضر مبارک آیت الله العظمی امام خمینی مدظله العالی
پس از سلام، با اینکه مدتی است موفق به زیارت حضرتعالی نشده ام و تصمیم داشتم برای امور جاریه کشور که طبعا هر کدام مسئولی دارد مزاحم اوقات شریف نشوم، ولی بر حسب احساس وظیفه شرعی لازم دانستم به نحو اجمال خاطر حضرتعالی را به جریاناتی که در مهمترین ارگانهای ضامن بقاء انقلاب و کشور میگذرد جلب کنم:
۱ء ضعف شورایعالی قضایی و بالنتیجه دادگاههای انقلاب به حدی است که افراد صادق و متعهدی که خود در متن آنها هستند میگویند اوضاع جاری زندان اوین و بسیاری از زندانهای شهرستانها از قبیل اعدامهای بی رویه و احیانا بدون حکم قضات شرع یا بدون اطلاع آنها و گاهی به رغم مخالفت با آنها و ناهماهنگی بین دادگاهها و احکام صادره و تاثیر جوها و احساسات و عصبانیتها در احکام صادره و حتی اعدام دختران سیزده چهارده ساله به صرف تندزبانی بدون اینکه اسلحه در دست گرفته یا در تظاهرات شرکت کرده باشند کاملا ناراحت کننده و وحشتناک است، فشارها و تعزیرات و شکنجه های طاقت فرسا رو به افزایش است.
آمار زندانیان به حدی است که بسا در یک سلول انفرادی پنج نفر باید با وضع غیر انسانی بمانند؛ حتی به آنها نوعا امکانات نماز خواندن هم داده نمی شود؛ و به تعبیر یکی از قضات شرع هرج و مرج و خود مختاری مسئولین بازجویی و بازپرسی سخت نگران کننده است. اعدامهای اخیر معمولا از مهره های رده سوم و چهارم و سمپاتها میباشد و مهره های اصلی کاملا به کار مشغولند و از اعدام شدگان قهرمان سازی کرده و افراد دیگری را به دام انداخته و به میدان میفرستند. اگر مهره های اصلی و موثر اعدام میشدند و کار توجیهی روی اغفال شدگان انجام میشد ءنظیر آنچه با گروه فرقان انجام شدء امید بود که ریشه این گروهها و فکر آنها کنده شود، ولی با زیاد شدن آمار معدومین ممکن است در کوتاه مدت جریان ترور ضعیف گردد ولی بالاخره با شکل و تجربیات پیچیده تری جوانه میزنند و مشکل همچنان باقی است. زمزمه هایی حتی از خانواده های متعبد و مذهبی شروع شده که معلوم نیست گسترش نیابد، چون خون طبعا تحریک کننده عواطف و احساسات است، و بالاخره اموری در زندانها میگذرد که اگر حضرتعالی اطلاع داشتید قطعا به آنها رضایت نمی دادید. البته این مطالب را کسی به حضرتعالی مینگارد که از اول مخالف گروهها بوده و از آنها هم ضربه خورده و سعی دارد عقل و فکر را حکم قرار دهد و تحت تاثیر احساسات آنی واقع نشود.
۲ء سپاه پاسداران تقریبا به صورت اهرم گروهها و افراد در آمده، در برخوردها و تصفیه ها و عزل و نصب ها کمتر تقوی و خط اسلام و رهبر مطرح است، و بسا احیانا به جای تصفیه افراد مشکوک یا مظنون افراد صالح و مفید تصفیه و حقوق آنان قطع میشود، و پیش بینی میشود اگر سپاه به این وضع پیش برود در آینده نزدیکی این ارگان انقلابی متلاشی یا به صورت یک ارگان انتظامی بی خاصیتی درآید. لازم است به هر نحو ممکن سپاه از گروه بازی نجات یابد و نمایندگی حضرتعالی در آن به شکل فعال و موثر در آید.
No comments:
Post a Comment