Thursday, December 14, 2017

پیشیًل کردنی مافی مروف

مه‌سه‌له‌ی «مافی مرۆڤ» ئه‌مڕۆ له‌ جیهان‌دا بۆته‌ ئه‌رزشێک که‌ هه‌ر رێژیم‌و ده‌وڵه‌تێک بایه‌خ و رێز بۆ مافی ئینسانه‌کان دانه‌نێن، له‌ بیر‌وڕای گشتیی‌ جیهانی‌دا ئه‌و رێژیمه‌ بێزراوه‌‌ و‌ وه‌ک پێشێلکاری مافی مرۆڤ سه‌یری ده‌کرێ. ساڵانه‌ له‌لایه‌ن رێکخراوی جیهانیی مافی مرۆڤه‌وه،‌کار‌و کرده‌وه‌ی رێژیم‌و ده‌وڵه‌تان له‌ بواری مافی مرۆڤه‌وه‌، هه‌ڵده‌سه‌نگێندرێ و ئه‌گه‌ر پیشێلکارییه‌ک له‌ کارنامه‌که‌یان‌دا هه‌بێ، ئاگادار ده‌کرێنه‌وه‌. یه‌کێک له‌و رێژیم و ده‌سه‌ڵاتانه‌ی که‌ به‌رده‌وام و ساڵانه‌ له‌ لایه‌ن رێکخراوی جیهانیی مافی مرۆڤه‌وه‌ به‌ پێشێلکاری مافی مرۆڤ له‌ وڵاته‌که‌ی‌دا مه‌حکووم ده‌کرێ، رێژیمی کۆماری ئیسلامیی ئێرانه.
 کۆماری ئیسلامیی ئێران جگه‌ له‌وه‌ی قانوونی بنه‌ڕه‌تییه‌که‌شی پڕه‌ له‌ ناته‌بایی له‌گه‌ڵ په‌سندکراوه‌ نێونه‌ته‌وه‌ییه‌کان، به‌ شێوه‌ی جوراوجۆری دیکه‌ش له‌ به‌ڕێوه‌بردن‌و هه‌ماهه‌نگ‌کردنی کۆمه‌ڵگه‌دا پرنسیپه‌ مرۆییه‌کان پێشێل ده‌کا. ده‌سه‌ڵات له‌ هه‌ر وڵاتێک‌دا به‌رپرسی ئه‌منییه‌تی ژیانی هاووڵاتییانی وڵاته‌که‌یه‌تی له‌ هه‌مانکاتیش‌دا به‌رپرسه‌ له‌ ئاست هه‌ر دیارده‌ و قه‌یرانێكی‌ كۆمه‌ڵایه‌تیدا که‌ له‌ وڵات‌دا سه‌ر هه‌ڵ بدا. 

ئه‌و رێژیمانه‌ی که‌ خۆیان بێعه‌یب‌و نه‌قس، عادڵ‌و ... له‌یه‌ک دێر‌دا سه‌مبولی هه‌موو باشییه‌کان ‌و به‌رانبه‌ره‌که‌شیان واته‌ ئه‌وه‌ی له‌گه‌ڵ ئه‌و نیه،‌ به‌ خائین‌و خراپکار‌و فێڵباز ده‌زانن، به‌دڵنیاییه‌وه‌ ناتوانن ده‌سه‌ڵاتێکی دادپه‌روه‌رانه‌یان له‌ ئاست خه‌ڵکه‌که‌ی خۆشیان‌دا‌ هه‌بێ، چونکه‌ هه‌میشه‌ به‌ گومانه‌وه‌ سه‌یری خه‌ڵک ده‌که‌ن هه‌روه‌ک رێژیمی کۆماری ئیسلامیی ئێران که‌ هیچکات نه‌یتوانیوه‌ له‌گه‌ڵ خه‌ڵک بێ فێڵ‌و ڕاستگۆ بێ.

شه‌ڕ، کوشتن، زیندانی کردن، ئێعدامی به‌کۆمه‌ڵ، ده‌رکردن له‌ وڵات‌، بێبه‌شکردن له‌ خوێندن‌و دانشگا‌و ده‌یان‌و سه‌دان نه‌هامه‌تی دیکه‌ که‌ به‌رهه‌می ده‌سه‌ڵاتی ڕه‌شی رێژیمی کۆماری ئیسلامییه‌ بۆ خه‌ڵک، خه‌ڵکی ئه‌و وڵاته‌یان تووشی جۆرێک له‌ خه‌مۆکی‌و ناهومێدی کردوه‌. نه‌سڵی لاو که‌ ده‌بێ‌ شادترین‌، پڕئێنرژیترین‌و یاغیترین توێژی کۆمه‌ڵگه‌ بێ‌، به‌داخه‌وه‌ نه‌سڵێکی سڕ‌و خه‌مۆک‌و ناهومێده‌ له‌ ژیان. ژنان که‌ نیوه‌ی کۆمه‌ڵی وڵات پێک دێنن، له‌گه‌ڵ هه‌لاواردنی سیستماتیک به‌ره‌وڕوون.  تابلۆی ده‌روونی هه‌ر ژنێکی ئه‌و وڵاته‌ چاو لێ بکه‌ی، پره‌ له‌ ئازاری چه‌وسانه‌وه‌‌و هه‌ڵاواردن‌و بێبه‌شی.  کۆمه‌ڵێک ئاخوندی بیر ته‌سک‌و کۆنه‌پارێز له‌ ماوه‌ی 41 ساڵ ده‌سه‌ڵاتیان‌دا  ئه‌وه‌ی به‌سه‌ر خه‌ڵکی ئێرانیان هێناوه‌، جگه‌ له‌ وێرانی ده‌روونی ئینسانه‌کان، کوشتنی ئازادیخوازان‌و  ڕاونانی نوخبه‌‌و ڕووناکبیرانی وڵات، شتێکی دیکه‌ له‌ کارنامه‌یان‌دا نابینرێ که‌ خه‌ڵک به‌ هیوا‌و دڵخۆشییه‌وه‌ له‌و وڵاته‌‌دا ژیان بکه‌ن! 

ونوشه که ریم زاده

Wednesday, November 29, 2017

# ورزش سیاسی

تو این حکومت خونخوار و ضحاک صفت همه چیز دیده بودیم الا # ورزش سیاسی که آنهم رویت شد رسول خادم کشتی گیر ایرانی که قرار بود با حریف اسرائیلی بازی کند از انجام بازی منع شد به دستور آخوندها و مجبور شد که بازی نکند,چون طبق شریعت حکومت دیکتاتوری, می بایست ایثار کند, آیا این کار ایثار است که یک ورزشکار را از بازی منع کرد مگر اسم این کار ایثار است ؟ آنهم نه به خاطر مملکت و مردم ایران به خاطر کشور فلسطین,آیا فلسطین نیاز به ایثار ورزشکارانه دارد کسی نیست بگه آقای رهبری همین چوبی را که دستتان ,'گرفته اید و سوریه و عراق را با آن به گند کشیدید و مردمانشان را آواره کرده اید بسه ,دیگر نیازی به دلسوزی و ایثار ورزشکارانه نیست.

مگر ورزشکاران فلسطینی با خود اسرائیلی ها بازی نکردند ؟ آخه چرا شدید کاسه داغتر از آش , این ایثار و دلسوزی ها رو برای ملت خودت به کار ببر که گند مملکت در آمده , کسی نیست به اینا بگه که این ایثار نیست این حماقت محض است.

فرق دولتمردان کشورهایی که به بقیه ظلم میکنند با ایران در اینست که آنها برای رفاه و شادی ملت شان ظلم میکنند اما, رژیم ایران به ملت خودش ظلم میکند تا کشورهای یمن و سوریه و فلسطین و .... در رفاه باشند و برای برقرار کردن نقشه های ترور و تروریستی.

کسی نیست به داد این ملت بدبخت ایران برسه ,آخه آقای رهبر دیگر اینقدر سنگ این کشورها رو به سینه نزنید , این راهی که در پیش گرفتید فقط و فقط برای آشوب و دوبهم زنی خاورمیانه هست کمی هم به فکر این ملت باشید آخه ورزشکاران دیگه چرا ؟

اگه به ایثار باشه که ملت خودت خیلی بیشتر از این کشورهایی که بهم زدی و هزار کوفت دیگه به ایثار نیاز دارد آنهم از جانب شما # دیکتاتورها

بنفشه کریم زاده

Friday, November 17, 2017

# قبیله_جمهوری_اسلامی

این روزها به خاطر وقوع زلزله در کرمانشاه تمام صفحات دنیای مجازی پر شده از عکس و فیلم مردم داغدیده کرمانشاه شهری که اکثر نقاط آن با خاک یکسان شده و از حکومت چه دیدیم برای کمک به این زلزله زده ها در این سوز سرما
حکومتی که میخواهد # جهان را از دست # کفار (به گفته خودشان) آزاد کنند وقتی از مهیا کردن یک چادر برای ملت # زلزله زده امتناع میکند.

واقعا از این دردناک تر داریم ؟ که از تمام شهرهای ایران و مردم پیش قدم شده اند برای کمک به این مردم به کودکان چشم به راه .
این نحوه مدیریت بحران توسط دولت بی تدبیر و مایوس کننده حسن کلید ساز به وجود آمده هر چند بحران در هر دوره ریاست جمهوری در ایران بهتر نبوده بلکه بدتر هم بوده است.
کجای دنیا مامور و پلیس سیلی بر مردم گرسنه و چشم به راه میزنند که تومامور نحس میزنی؟ مامور نامرد! زلزله خود بر هستی این مردم بی پناه سیلی زده تو لااقل بر پیکر سردشان نزن مگر خواسته این پدر خسته چیزی غیر از یک بطری آب یا شیر خشک تاریخ مصرف گذشته و یا پتویی بیشتر است که مبادا دست خالی برگردد و کودکش گرسنه در خانه سرد و یرانش برود.

واقعا حق #حسن کلید ساز چیست؟ هرکس جای او بود می بایست استعغا میداد.




















Thursday, November 16, 2017

سگهای زنده یاب

وقتی یک حکومت میگوید ما یک کشور متحد هستیم باید روی حرفش بماند

بلایای طبیعی که آمد (زلزله) می بایست تبعیضی در بین ملیت ها نباشد در فلان جای دنیا لامپ ها به احترام زلزله زدگان خاموش میشود اما دیکتاتوری ایران چه کرد برای زلزله زدگان کرمانشاه دریغ از کمک های ناچیز اگر مردم دلسوز ایران اعم از فارس و ترک و لر وغیره... نبودند تکلیف این مردم بیگناه چه بود.

حالا از همه اینها بگذریم به چه میرسیم به کارهای درخشان این حکومت ضد مردمی به جای اعزام نیروی کمکی و امدادی و کمک های دیگر آخوند اعزام کرده برای کرمانشاه آنهم نه یکی و دوتا یک خروار که پشت هلوکوپتر نشسته اند کسی نیست بگه آخه شما ها با این چند کیلو عمامه وچندین متر پارچه که به برو روی خود انداخته اید کجا میرید

دردی از مردم رو کم میکنید؟  بهتر نبود به جای آشغال کردن این هلوکوپتر مواد غذایی می فرستادید؟ یا به جای پرورش و تولید این آخوندها سگهای زنده یاب بیشتری میفرستادید یا پرورش بدبد ؟

واقعا کدام ضرور ترند؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

Tuesday, November 14, 2017

# مرگ دیکتاتور # آخوند

مردم بی‌گناهی که جان خود را مظلومانه از دست داده‌اند تنها به اندازه‌ی یک عکس یادگاری برای آخوندها ارزش دارند نه بیشتر. این درب همیشه بر روی همین پاشنه نخواهد چرخید، و دور نیست فردایی که در دادگاه مردمی که سال‌ها به آنها ظلم و خیانت کرده‌اید محاکمه و مجازات شوید.

آخوند حرامزاده اون روز دور نیست که خانه ات رو سرت  خراب بشه و کوردها بیان عکس یادگاری بگیرند.

Monday, November 13, 2017

# کرمانشاه # دیار کرد نشین

دیار کرد نشین کارمان به جایی کشیده که آخوند آشغال در شبکه های تلویزیونی نشسته و میخورند که مردم زلزله زده کرمانشاه منتظر کمک های دولتی نباشند .

چرا ؟ حالا که زلزله سمت ملت کرد نشین آمد باید درس عبرت باشد برای ملت آخوندددددددددددد.
 من هیچ وقت سگ را نجس ندانسته ام  و نمیدانم و اسم سگ را روی این آشغال ها نمیگذارم اینان باید جوری دیگر بر دهانشان بزنند و بمیرند.

ای آخوند و دیکتاتور صفت و دزدانی که پول این مملکت را به جیب میزنید و حسابهای بانکی و سرمایه گذاریهای تان را در کشورهای دیگر پس انداز میکنید چه کمکی و کی ازطرف شماها به ملت کرد و دیگر قومیت ها شده .

و رئیس جمهور کلید به دست شما کجائید؟؟؟؟؟؟؟؟؟//////

به جای پیام تسلیت و به جای دخالت در امور کشورهای همسایه و دوبه هم زنی بین مردم عراق و به داد مردم زلزله زده بشتاب.

Thursday, November 2, 2017


روز شوم سيزدهم آبانماه از راه رسيد.
سيزدهم آبانماهى كه قرار بود روز عظمت جمهورى اسلامى باشد روز خفت بيشترش شد.
#ستاربهشتى قبل از جانباختنش توسط افرادى معلوم الحال تهديد شده بود كه رخت سياه بر تن مادرت مى كنيم.
شايد به ندرت بتوان يافت كه جمهورى اسلامى و وابستگانش به حرفى كه مى زنند پايبند باشند اما در اين مورد حرفشان را اثبات كردند و جان ستار را ستاندند و رخت سياه بر تن #گوهرعشقى كردند.
اينك ما مانده ايم حكومتى ننگين و داغ از دست دادن جوانان غيرتمند ايران. 
چه بايد كرد تا در برابر آزاد مردان و زنان ايران كه نماد ايستادگى در برابر ظلم هستند شرمسار نباشيم.



Wednesday, October 25, 2017

دیکتاتور

چه چیزی جرم است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

جرم است اگر آزادی بیان بخواهی چون دیکتاتور حکومت میکند.

جرم است اگر  استعداد شعر گفتتن داشته باشی چرا که شعرهایت بر وفق مراد دیکتاتور صفت ها نیست.

جرم است اگر دینت و عقیده ات چیزی غیر اسلام باشد چون این دیکتاتور های آخوند صفت هستند که دین را برایت انتخاب

میکنند مگر نه اینکه انسان آزاد به دنیا می آید تا آزادانه انتخاب کند. اما وقتی دیکتاتور حکومت کند آزادی کیلویی چند؟؟؟؟؟


جرم است اگراستعداد هنری ات و نقاشی هایت بر وفق مراد ملاها نباشد چون از رنگ قلمت که از درونت نشآت میگیرد برداشت

سیاسی میشود.


جرم است در این دیار آخوند تبار دفاع از حقت و از نفت و سرمایه مملکت چون این سرمایه ها حق ترور و دو به هم زنی در

کشورهای همسایه میشود.


حق ملتی که سردمدارش دیکتاتور و آخوند صفت باشد فقط سکوت است و یا سردرآوردن در سیاه چال ها ویا دادگاههای پنج دقیقه

ای آخر همه چی ختم میشود به طناب دور گردن که در طی این سی و چند سال ارمغان ضحاکان دیکتاتوری بوده است.
بنفشه کریم زاده

Monday, June 12, 2017

ضحاکان میکشند و آتش میزنند و منفجر میکنند بعد به گردن این و آن میاندازند و در خیابانها مردم بی گناه را به گلوله میبندند و میکشند اعدام میکنند و زخمی میکنند و به گردن داعش میاندازند.......

در حالی که خود داعش هستند.
در مملکتی که بیماران روانی حاکمند فقط



فقط بیماران روانی از آزادی برخوردارند.

Thursday, June 8, 2017

نسل کشی خاموش در ایران

در ابتدا مروری کوتاه بر پیدایش آیین بهایی مینماییم. آیین بهایی بر خواسته از ایران مبشرش در سال 1844 شخصی به نام سید علی محمد بود که بعدها لقب باب بود، ایشان هدفش آماده ساختن مردم برای ظهور پیامبری جدید بود و به نوعی میخواست مردم را از خواب و خرافات بیدار کند و وارد دنیای جدیدی شوند با همه تلاشی که کردند اما دوره ایشان خیلی کوتاه بود و در سن کمی که داشتند توسط شاه وقت تیرباران شدند اما او به هدفی که میخواست رسیده بود و هدفش بشارت بود که به آن رسید. در قرن نوزدهم بود که میرزا حسینعلی نوری ملقب به بهاالله یعنی خداوند نورانی این آیین زیبا را بنیان نهاد در واقع بهاالله جدیدترین فرستاده الهی است. شمار پیروان این آیین بیش از 7 میلیون و هشتصد هزار نفر برآورد شده است که در بسیاری کشورهای دنیا پراکنده اند و به طوری که تخمین زده اند بعد از دین مسیحی دومین دین جهان به شمار میرود . بهاییان به خداوندی معتقدند که یگانه و جاودان میباشد و به طور مستقیم و توسط انسانها قابل درک و شناسایی نیست و این خداوند است که در هر عصر و دوره ای پیامبرانی را برای انسانها فرستاده تا خداوند را بشناسند و به درجه رشد روحانی برسند و پیروان این آیین به بقای روح اعتقاد دارند و هدف از زندگی انسان در این دنیا پرورش استعداد روح میباشد. آیینی زیبا که داری اصول و احکام خود میباشد که در آن هر آنچه را که انسان در این دور و عصر نیاز دارد در کتابهای آن توسط حضرت بهاالله نوشته شده است و به گفته بهائیان دین و احکامی که چند هزار سال قبل نوشته شده است برای این دور مناسب نیست و هر دور و عصری نیاز به مظهر ظهوری متناسب به آن دوران دارد. اما چرا حکومت ایران با این آیین مشکل دارد و مدام بهائیان را در ایران سرکوب و شکنجه میکند، سردمداران اسلامی ایران نه تنها با این اقلیت در ایران مشکل دارند بلکه دیگر اقلیت های ایران نیز از این امر مستثنی نبوده اند و مدام در حال سرکوب کردن و آزار و شکنجه هستند اما آنچه آشکار است اینست که متاسفانه این اقلیت در ایران حتی اجازه رفتن به دانشگاه را هم ندارند یعنی تبعیض و ظلم از این بزرگتر وجود دارد و از همان ماههای بدو روی کار آمدن حکومت ایران شروع به کشتار و اعدام بهائیان کرد و آنها را مجبور میکرد که از آیین خود روی برگردانند در غیر اینصورت اعدام خواهند شد یعنی به نوعی مسلمان شوید تا اعدام نشوید در آن زمان بهائیان زیادی اعدام شدند، از جمله بهائیان که در آن زمان اعدام شدند میتوان به مونا محمدنژاد دختر 17 ساله بهایی اشاره کرد که با ان سن کم اعدام شد، و تاکنون که سی و چند سال از حکومتداری دیکتاتوری میگذرد هنوز هم به سرکوب بهائیان ادامه داده میدهد زیرا مهمترین اعتقاد بهایی اینست که آنها اسلام را آخریت دین خدا نمیدانند و معتقدند که حضرت محمد آخرین فرستاده خدا نیست و بهاالله همان مهدی موعود است که ظهور کرده اما آنها هنوز منتظر ظهور مهدی هستند، و همین عقاید آنها باعث شده که حکومت ایران که ادعای مسلمان بودن را دارند آنها را مجبور کرده که بر طبق دستورات آیینی خود به آزار اقلیتها بپردازند اما مخالفتهای جمهوری اسلامی بیشتر رنگ سیاسی به خود گرفته است و سیاستی است که رژیم برای حفظ پایه های سست شده اش پیش گرفته است چون خوب میداند که اگر این اقلیت آزاد باشند حرف برای زدن دارند از تمام خونهای ریخته شده بهائیان و دم نزدشان و آرامشی که در درونشان نهفته است و این تعالیم بهایی یک نوع سیاست برای رژیم به شمار می آید و این رژیم در تمام زمینه های فرهنگی، سیاسی و مذهبی عرصه را برای این قشر تنگ کرده در زمینه تحصیلات، شغل، زندگی در اجتماع، محدودیت های اجتماعی و بسیاری جنبه های دیگر که در واقع میتوان گفت نوعی نسل کشی خاموش میباشد، چون به هر حال ایران سرزمین آنهاست و حق آب و گل دارند و باید در این سرزمین زندگی کنند بدون هیچ تبعیض و برخوردار باشند از هر گونه حق و حقوق یکسان مانند تبعات دیگر، هر چند که متاسفانه در ایران هیچ گونه تبعه ای از حق و حقوق یکسانی برخوردار نیستند. اگر طبق اصل 22 قانون اساسی این قشر بایستی از هرگونه تعرضی در امان باشند اما حکومت ایران ظلم فاحشی را در حق آنها روا میدارد به طوری که حتی از گورستانهای آنها واهمه دارد و با تخریب و مزارها و یا دیوار کشی آنها را متمایز میسازد. و نمونه آشکار و ضد حقوق بشری اینست که بهائیان از تحصیل در مقاطع بالا در دانشگاههای دولتی محرومند و اینهمه آرزو و درس خواندن آنها هیچ شمرده میشود و به اعتقاد ایران اسلامی و فکریت ناقض و برای اینکه بگوید بهائیان اینجور و نجور هستند از هر گونه ترفند و حرف بی پایه و اساسی استفاده میکند اینکه بهائیان نجس هستند و دست دادن با آنها جایز نیست یا اینکه آنها جاسوسهای کشور اسرائیل و انگلیس هستند جاسوسهایی که هیچ گاه خود را پنهان نکرده اند و در پی اینهمه فشار و تهدید هیجگاه دین خود را کتمان نکرده اند، اگر در ایران مردم کمی آگاهی کسب کنند و طبق اصول این آئین دنبال تحری حقیقت باشند خود میدانند که چرا حکومت ایران این اقلیت را قبول ندارد برای اینکه این آیین و اصول و احکامش همواره در جهت پیشرفت انسان و سعادت جامعه میکوشد چیزی که دولت ایران به تام از آن واهمه دارد آگاهی مردم نسبت به دین و آنهم از طریق دنبال حقیقت رفتن است. اگر رژیم ایران سندی داشت از بهائیان که طبق گفته های خودشان جاسوس هستند آشکار است که بر ملا میکرد و این همه تبعیض را اجرا نمیکرد و این یک ظلم آشکار و برگی دیگر از جنایت های این رژیم است که از هیچ سرکوبی دست برنمیدارد از نوشتن شعار بر دیوارها گرفته بر ضد بهائیان تا اعدام دخترکان و زنان بهایی حکومتی که از همان بدو آمدن از قشر زنان واهمه داشت . بر طبق گزارشات سازمان ملل نقض حقوق بشر و آزادیهای شهروندان ایرانی به ویژه زنان، فعالان مدنی و اقلیتها همچنان و به طور مستمر ادامه دارد و در ایران دستکم سیصد و هفت نفر از اقلیت های مذهبی در زندانها به سر میبرند که از جمله این تعداد 136 بهایی، 90 سنی، 50 مسیحی، 19 درویش و ازجمله 4 نفر وکیل دراویش مدافع حقوق بشر و دو زرتشتی وجود دارد. و در نتیجه اینکه سردمداران ایران اسلامی همواره خود را جای خدا فرض کرده اند و اینکه اگر کسی بر ضد آنها و به آنگونه که میخواهند رفتلر نکنند به اتهام محاربه یعنی ضد خدا دستگیر و حکم اعدام با حبس ابد میدهند و این عدالت اسلامی است که آنها از آن دم میزنند با سرکوب بهائیان و جدا کردن آنها از دیگر اقلیتهای اجتماعی سعی در کمرنگ کردن و خاموش کردن آنها دارد.

Tuesday, June 6, 2017

# آتنا # گلرخ# زینب


گلهای پرپرت سوخته در این باغ
! دختران دشت
دختران انتظار!
دختران امید تنگ
در دشت بی کران,
در خلق های تنگ!
دختران آلاچیق نو
در آلاچیق هایی که صد سال!
از زره جامه تان اگر بشکوفید
باد دیوانه
یال بلند اسب تمنا را
آشفته کرد خواهد...
دختران رود گل آلود!
دختران هزار ستون شعله, به طاق بلند دود!
دختران عشق های دور
روز سکوت و کار
شب های خستگی!
دختران روز
و
شب
سر شکستگی!
در باغ راز و خلوت مرد کدام عشق
در رقص راهبانه شکرانه کدام
آتش زد ای کام
بازوان فواره یی تان را خواهید برفراشت؟
افسوس!
موها, نگاه ها
به عبث عطر لغات شاعر را تاریک می کنند.
دختران رفت و آمد
در دشت مه زده!
دختران شرم
شبنم
افتادگی زمه!
از زخم قلب
آبایی
در سینه کدام شما خون چکیده است؟
پستان تان, کدام شما گل داده در بهار بلوغش؟
لب های تان کدام شما
لب های تان کدام
بگویید!
در کام او شکفته, نهان, عطر بوسه یی؟
شب های تار نم نم باران, که نیست کار اکنون کدام یک زشما بیدار می مانید
در بستر خشونت نومیدی
در بستر فشرده دلتنگی
در بستر تفکر پر درد رازتان
تا یاد آن که خشم و جسارت بود
بدرخشاند
تا دیرگاه شعله آتش را
 در چشم بازتان؟
بین شما کدام بگویید!
بین شما کدام
تا دیرگاه شعله آتش را در چشم بازتان؟
بین شما کدام بگویید!
بین شما کدام صیقل می دهید
سلاح آبایی
را
برای
روز
انتقام؟
# آتنا
#گلرخ

#زینب

Thursday, June 1, 2017

دولت روحانی # کارنامه قبلی#بهبود حقوق بشر


وقتی کارنامه سی و چند ساله رژیم ایران را نگاه کنیم میبینیم کوچکترین بهبودی در وضعیت حقوق بشر این کشور به چشم نمیخورد بلکه هر سال بدتر از سال دیگر میشود .با توجه به پیگیریهای سازمان ملل و گزارش های , گزارشگران ویژه سازمان دیده بان حقوق بشری, تنها بهبودهای ناچیزی و آنهم به وضوح به چشم میخورد و آمار اعدام , وضعیت کودکان کار, زنان و اقتصاداین مملکت در دولت گذشته روحانی , بسیار نگران کننده بوده است.
حکومت دیکتاتوری ایران , خود عامل و سهم اصلی از وضعیت بحرانی این مملکت و آثار جرم و جنایت بوده است و ناقضان حقوق بشر در این مملکت هستند. در دوره قبل روحانی ما مرتب شاهد بالا گرفتن آمار ضد و نقیض حقوق بشری و زندانی کردن , روزنامه نگاران و فعالان حقوق بشربوده که در بدترین شرایط روحی و روانی و جسمانی قرار گرفته اند.
در این میان ملیت های مذهبی نیز از این وضعیت مثتثنی نبوده  و مرتب زیر فشار و آزار و اذیت قرار گرفته و مانع کسب و کار و ورود به مکان های تحصیلی بوده اند و از همه مهمتر وضعیت زندانیان سیاسی دردوره روحانی بوده که بازتاب کمی هم در رسانه های دنیا داشته و هیچ گونه سازمانی از این قشر افراد جامعه حمایت حامی را به عمل نمی آورند.
آنچه خیلی آشکار میباشد و فقط برنامه های از پیش تعیین شده میباشد به راه انداختن برنامه های تبلیغی برای انتخابات است و فقط برای فریب مردم میباشد چون همه جزو سیاست های خودشان میباشد و کسی که باید انتخاب شود , با انتخاب و رای خود حکومت است نه ملت. چون آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است)
چون رژیمی که دیکتاتور و خونخوار ملت خود است و اهمیتی برای ملت خود قایل نباشد حالا رای مردم را قبول میکند 

Wednesday, May 3, 2017

اسید پاشی

امروز حقوق‌بشر در جهان به یک ارزش بدل گشته و هر رژیم ودولتی که حقوق انسانها را محترم نشمارد در نظر افکارعمومی جهان رژیم محکومی بوده و به عنوان ناقص حقوق بشر نگریسته می‌شود. سالانه ازسوی سازمان جهانی حقوق‌بشر، عملکرد رژیمها ودولتها درخصوص حقوق انسانها مورد ارزیابی قرارمی‌گیرد. اگر در کارنامه‌یشان موردی ازنقص حقوق بشر وجودداشته باشد، به آنها اطلاع داده می‌شود. یکی از رژیمهایی که بطورسالانه و به طورمداوم ازسوی سازمانهای جهانی مدافع حقوق‌بشر و بدلیل نقص حقوق‌ شهروندانش محکوم می‌گردد، رژیم جمهوری اسلامی ایران است.
نقص حقوق بشر در ایران امری سیستماتیک بوده وبا کلیت نظام ارتباط دارد جمهوری‌اسلامی ایران علاوه بر آنکه قانون اساسی‌اش مملو ازمواردی است که با مصوبات بین‌المللی منافات دارد، به شیوه‌های گوناگون دیگر نیز در جریان اداره‌ی جامعه‌، پرنسیپهای انسانی را نقص می‌کند. حاکمیت هرکشوری درمقابل امنیت زندگی شهروندان خود و نیز هر پدیده و بحران اجتماعی‌ای که درکشور سر برآورد مسئول است. بعنوان نمونه تازه‌ترین رویدادی که در کشور ایران مشاهده کردیم و در جریان آن در مدت یک ماه، 15زن در یک شهر به شیوه‌ای بسیار وحشیانه هدف حمله‌ی فرد یا افرادی قرارگرفته و بر روی آنها اسید پاشیده شده وجسمشان می‌سوزد، لیکن حاکمیت نه ‌تنها خود را درقبال این واقعه مسئول نمی‌داند، بلکه دم ‌ودستگاه و قانون عادلانه‌ای وجود ندارد تا به این فاجعه‌ی انسانی رسیدگی نماید. حاکمیت و رژیمی که بدون اعمال هیچگونه تبعیضی حافظ وغمخوار شهروندان خود باشد، درصورت وقوع رویدادی مشابه آنچه که در شهراصفهان روی داد، بلافاصله حالت اضطراری اعلام کرده وبمنظوریافتن عاملان این جنایت تمام هم و تلاش خود را بکار می‌گیرد. اما با توجه به ماهیت این رژیم بصراحت می‌توان گفت رفتاری که درایران نسبت به زنان اعمال می‌شود، نه ‌تنها مورد قبول حاکمیت می‌باشد، بلکه آمران وعاملان اینگونه رفتارها وابسته به همین حاکمیت می‌باشند، به همین دلیل مشاهدە می‌کنیم که جامعه‌ی ایران هر روز درگیر معضلات و بحرانهای تازه‌تری می‌گردد و مقامات رژیم نیز نه ‌تنها به فکر حل‌وفصل آنها نیستند، بلکه خود، عامل اصلی تمامی مصائب ومشکلاتی هستند که متوجه ایران می‌باشند، میزان انسانیت نزد رژیم ایران به میزان وفاداری افراد به نظام جمهوری اسلامی بستگی دارد!
رژیمهایی که خود را بی عیب ونقص، عادل و...و بطورخلاصه سمبل همه‌ی نیکی‌ها وطرف مقابل خود را خائن و خرابکار و دسیسه‌گر می‌دانند، مطمئنا نمی‌توانند درقبال شهروندان خویش حاکمیتی دادپرور باشند، زیراهموار با دیده‌ی تردید به مردم می‌نگرند. نظیرجمهوری‌اسلامی ایران که هیچگاه نتوانسته است درمقابل مردم خویش صادق و عادل باشد.
در پی هر رویداد و اتفاقی که در ایران روی می‌دهد، مسئولان رژیم درسخنان خویش چنین نشان می‌‌دهند که دادپرور و مطیع قانون و عاری از‌عیب و نقص هستند اما چه‌ قانونی؟ تردیدی نیست که قوانین جمهوری‌اسلامی نه‌ تنها با جامعه‌ی امروز ایران هیچگونه همخوانی‌ ندارد، بلکه با روند پیشرفت دنیای مدرن نیز در تضاد کامل قراردارد به همین دلیل مردم حق خود می‌دانند که به کلیه‌ی قوانین و موازین جمهوری‌اسلامی گردن ننهند فقط اشاره به قانون "حمایت ازخانواده" کافی است تا بگوییم قوانین این رژیم تا چه‌ اندازه با جامعه‌ی امروز ایران منافات دارد قانونی که مالامال از نابرابری و بیعدالتی نسبت به زنان است؛ قانونی که به روشنی نشان می‌دهد برابری حقوقی انسانها را رعایت نکرده وحقوق آنها براساس جنسیت‌شان تعیین شدە است و در این رتبەبندی هم مرد جنس اول است به همین دلیل هم‌ هست که در ایران بسیارند مردانی که بدون هیچ ابایی به خود اجازه می‌دهند به شخصیت زنان بی‌احترامی و تجاوز نمایند.
علاوه برهمه‌ی اینها، رسانه‌های گروهی جمهوری‌اسلامی تحت لوای فرهنگ و تربیت اسلامی بطور دائم به تبعیض جنسیتی دامن می‌زنند. این امر نیز موجب گردیده که زنان ایران نه‌ تنها ازدست مأموران "امر به معروف و نهی از منکر" ، بلکه ازسوی مردان بیمار و روانی نیز در امان نباشند روزنامه‌ها و نشریات ایران هر روز مملو از اخبار و گزارشاتی ‌هستند که از خشونتهای وحشتناک اجتماعی‌ حکایت دارند که به دلیل عدم وجود یک قانون عادلانه در کشور، شمار آنها هر روز در حال افزایش است.
در رابطه با رویداد اسیدپاشی دراصفهان باید گفت که اگر رژیم جمهوری‌اسلامی یک رژیم مردمی می‌بود می‌بایست همچون یک فاجعه‌ی انسانی با آن برخورد کرده و پیش از هر چیز از مردم ایران و بویژه زنان این کشور پوزش می‌طلبید زیرا حاکمیت هر کشوری در قبال جان وامنیت مردم آن کشور مسئول است اما قتل انسانها ازدیدگاه سردمداران رژیم امری است بدیهی به همین دلیل به جای آنکه خود را مسئول حفظ جان و زندگی این زنان بدانند آنرا رویدادی عادی قلمداد کرده و اظهار می‌دارند که چنین مسائلی در کشورهای دیگر نیز اتفاق می‌افتد! یا بسیار بی‌شرمانه همچون همیشه برای آن سناریوپردازی می‌نمایند و آنرا به قول خود بە " استکبارجهانی" و" دشمنان نظام" نسبت می‌دهند! به همین دلیل است که مشاهده می‌کنیم محمد جواد لاریجانی، رئیس ستاد حقوق‌بشر! " دستگاه قضایی" روز یکشنبه چهارم آبان‌ ماه در مصاحبه با کانال 2 تلویزیون ایران، دیدگاه خود را در مورد اسیدپاشی‌های اصفهان و قصاص در ایران و نیز در اعتراض به گفته‌های احمد شهید، گزارشگر ویژه‌ی حقوق‌بشر سازمان ملل متحد در مورد ایران که امسال نیز یکبار دیگر رژیم ایران را به دلیل نقص حقوق‌بشر محکوم کردەاست، بدینگونه بیان می‌کند که '‌ نکند برخی از کشورهای بیگانه‌ در این رویدادها دست داشته‌‌باشند‌! نظیر قتل ندا‌ آقا‌سلطان در "آشوب‌های" سال 1388 وی همچنین در بخش دیگری از سخنانش اظهار می‌دارد که‌ 'چه‌ اتفاقی روی داده‌است که‌ در‌ کشورهای دیگر اتفاق نیفتاده‌ باشد‌?' وی سپس می‌افزاید: 'مسأله‌ی حقوق‌بشر بهانه‌ای است علیه‌ ما زیرا ما قدرتمند‌ترین کشور منطقه‌ هستیم‌‌'! همچنین در رابطە با قانون قصاص می‌گوید که‌ 'قصاص یک حق ویژه‌ است و هیچ ارتباطی با دولت ندارد'‌!
براستی با شنیدن این سخنان‌، ناخود‌آگاه‌ لبخند تلخی بر لبان انسان نقش می‌بندد‌! و برای سرنوشت مردمی که‌ تحت حاکمیت اینان به‌ حیات خویش ادامه‌ می‌دهند‌، تأسف میخوریم تأسف برای مردمی که‌ در مقابل تمامی این بی‌حرمتی‌ها سکوت اختیار کرده‌اند‌ مردم ایران و بویژه‌ زنان می‌بایست در تمامی شهرها علیه‌ این گفته‌‌های آقای لاریجانی دست‌کم به‌ اعتراضات خود ادامه‌ می‌دادند تا دروغ‌پردازی‌ و سناریوپردازی‌های تمسخرآمیز مسئولان رژیم را افشا نمایند‌.
آقای لاریجانی و امثال وی فراموش کرده‌اند که‌ مهره‌های مزدورشان از همه ‌‌سو ‌تحریک می‌شدند تا با زنانی که‌ به‌ قوانین ارتجاعی رژیم‌شان گردن ننهاده‌اند‌، اینچنین رفتار نمایند‌. اندکی پیش از واقعه‌ی اسید پاشی‌ها بود که‌ طباطبایی، امام جمعه‌ی اصفهان و نمایندی خامنه‌ای در این شهر در یکی از سخنرانی‌هایش در نماز جمعه‌ در رابطه‌ با بی‌حجابی گفته‌ بود‌: 'مسأله‌ی حجاب دیگر از حد تذکر گذشته است و برای مقابله‌ با بد‌حجابی باید چوب‌تر را بالا برد و از نیروی قهریه‌ استفاده‌ کرد‌". اگر به‌ این گفته‌ دقیق شویم به روشنی درمی‌یابیم که‌ دست‌اندرکاران رژیم علاوه‌ بر آنکه‌ در مقابل گردن ننهادن زنان بە حجاب اجباری  درمانده‌ شده‌ و قصد دارند نیروهای خود را به‌ شیوه‌ی دیگر علیه‌ زنان سازمان دهند‌ 
رژیم هرگاه‌ با انتقاد شدید جامعه‌ی جهانی مواجه‌ می‌گردد‌، سناریوی شرم‌آوری را مطرح می‌سازد و جنایات خود را به‌ شیوه‌ای پرده‌پوشی نموده‌ و یا آنها را به‌ بقول خود، عوامل "استکبار جهانی" یا 'ضدانقلاب‌!' و توطئه‌چینی‌های آمریکا و... را مسبب این اتفاقات معرفی می‌کند‌. 
عاقبت سکوت‌!
این نخستین بار نیست که‌ زنان در ایران قربانی اسیدپاشی می‌گردند‌، (هرچند بسیاری از آنها بدلیل مسائل شخصی بوده‌است) اما با اینحال نیز به‌ تربیت فرهنگی و موازین قانونی حاکمیت ارتباط داشته‌است‌. در خصوص رویداد اخیر شهر اصفهان از همان بدو امر شک و تردیدها متوجه‌ عوامل افراطی و تندرو درون حاکمیت بود که‌ بمنظور "امر بمعروف و نهی از منکر" به‌ چنین اقداماتی دست زده‌اند تا زنان ایران را همواره در ترس و وحشت نگه‌ دارند و کاری کنند که‌ هیچگاه‌ به‌ آزادی حجاب فکر نکنند‌. 
این رویدادها هر چند توجه‌ افکار عمومی را به‌ خود جلب نموده‌ و احساسات مردم را تا حدودی تحریک کرد و در برخی از شهرها نارضایتی شدید مردم را بدنبال داشت‌‌، اما متأسفانه‌ نارضایتی‌ها در حدی نبودند که‌ حکام ایران را از نیات و مقاصد پلیدشان نسبت به‌ زنان به‌ عقب نشینی وادارد‌. هرچند رژیم ریاکارانه‌ این واقعه‌ را محکوم کرده‌ و خود را نسبت به‌ آن مبرا دانست‌، لیکن هنوز هیچکس در این رابطه‌ بازداشت نشده‌ و قربانیان نیز نظیر همیشه‌ بدون آنکه‌ قانونی جهت حمایت از آنها و التیام دردها و آلام بی انتهایشان وجود داشته‌ باشد‌، در حالیکه‌ باید چشم‌انتظار خشونت‌های دیگری ازسوی مردان باشند‌، تا زمان مرگ باید با این درد و رنج سرکنند‌. زیرا روشن است که‌ سرنوشت یک زن در کشوری چون ایران با چنین حاکمیت و فرهنگ و سنت مردسالارانه‌ و درعین‌حال با چهره‌ای اینچنین به‌هم ریخته‌‌، چه‌ می‌تواند باشد‌! این زن از انسانیت نیز تهی می‌گردد و فقط جسما زنده‌ است‌! این است انسان بودن نزد آنها‌! این است ننگ مردسالاری و حاکمیت جمهوری‌اسلامی‌!  ‌
بنفشه  کریم زاده

Monday, January 23, 2017

#پلاسکو#تهران#سیاست

اتفاق پشت اتفاق در ایران، میگویند به سیاست کاری نداشته باشید چرا؟ چون چاه سیاست خیلی عمق است چون وقتی داخلش بیفتی دیگر بیرون آمدن از آن کار دشواری است یا گیر میکنی یا به فنا میروی، اما مگر میشود در مملکتی زندگی کنی و نسبت به مسایل آن بی اعتنا باشی اینجا ایران است سرزمینی که کار به دستان آن دیکتاتورهایی هستند که برای لاپوشانی کردن اتفاقاتی که به نفع آنها نباشد و برای اینکه ذهن مردم را از برخی رویدادها دور کنند از راه سیاست و آنهم سیاست های کثیفی که فقط با جان انسانها در ارتباط باشد وارد میشوند و اقدام به انجام هر عملی میزنند و در این میان جان و مال مردم هیچ است و جامعه قربانی سیاست کثیف حکومت میکنند هنوز ذهن ها با مرگ مشکوک هاشمی رفسنجانی منحرف است و حرف از مرگ یک قدرتمند حکومتی است قدرتمندی که چه سیاست هایی را اعمال نمود و چه جانهایی را گرفت کسی که حتی خود رهبر ایران نیز از وی ترس و واهمه داشت در این میان باید فکر مردم به طرف دیگری سوق داده میشد امروز جامعه ایرانی خیلی مغشوش هستند که آیا حادثه پلاسکو واقعا با سخنانی که ملاها روایت میکنند در رابطه با این آتش سوزی واقعا یک آتش سوزی از سر اتفاق بوده یا نه؟ اما در این روزها که حادثه پلاسکو تمامی مردم ایران را نگران و ناراحت کرده اتفاقات زیادی هم در گوشه و کنار روی داده که مردم با وجود حادثه پلاسکو ازآنها بی خبرند فعال مدنی و خبرنگاری همچون گلرخ ایرایی و نازنین زاغری بازداشت و به آنها حکم داده شده است و از طرفی دیگر ولایتی به عنوان رئیس هیات مؤسس دانشگاه آزاد انتخاب شده است و مردم عزادار از دست رفتگان عزیزانشان در این حادثه دردناک هستند ولی آنچه امروز فرو ریخت  نه ساختمان قدیمی پلاسکو بود و نه یک نماد قدیمی تهران امروز بنیادهای یک جامعه فرو ریخت در این مملکت صاحبان ذینفع با زد و بند مانع از اعمال قانون میشوند و هیچ حرکتی برای اصلاح قانون بی در و پیکر این مملکت ندارند، چون دستشان رو میشود و اشخاصی این حکومت را اداره میکنند از نوع بی وجدانها و خونخوارها هستند، جالب اینجاست که سخنان روحانیون روشنفکر البته از نظر خودشان با تمام جنایت های پشت پرده گفته اند عامل اصلی فاجعه پلاسکو بدحجابی است و میگویند حادثه پلاسکو برابر با حادثه سینما رکس آبادان است اینان عامل هر اتفاقی در جامعه را فقط در بدحجابی میدانند و بس و سر خود را همانند کبک زیر برف کرده اند، و هر جنایت آخوندی را فراموش کرده اند و تمام سرمایه های مملکت را که حق خود مردم است را در راه ترور و تفرقه انداختن در میام کشورهای همسایه میکنند و حالا با گذشت نیم قرن از گذشتن ساخت پلاسکو حالا یادشان آمده این بنا توسط یک غیر مسلمان تأسیس شده و آن زمان زکات و خمس اموالش را پرداخت نکرده است و مؤسس پلاسکو(حبیب القائیان) یک یهودی بوده که در یک کشور مسلمان مشغول تجارت بوده است

و نمیگویند که ساخت یک منبع تجاری در یک مملکت  حالا توسط هرکسی که باشد علاوه بر ذینفع بود صاحب آن نفعی هم برای آن مملکت دارد و از نظر آنها این ساختمان یک مرکز فساد لباس بوده و صبر حضرت حجت لبریز شده و با اراده ایشان منهدم شده است و کسی نیست بگوید علمای سرشناس ایرانی اگر شما سرمایه های مملکتی را صرف ترویج امکانات داخل کشور میکردید، شاید امروز این همه آتش نشان زیر آوارها نمی مردند و این همه خانواده بی خانمان و این همه کودک در سوگ پدر اشک نمی ریخت.         

نوشته: بنفشه کریم زاده

Tuesday, January 10, 2017

ما خون دلها خورده ایم

زمستان است سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

سرها در گریبان است.

چه مرگ های خاموشی* در کوهها و دره هایی که سایه مرگ بر آنها سنگینی میکند* مرگ کولبرهایی که تنها نانی برای زنده ماندن میخواستند اما چه شد؟ در زیر سوز سرما جان دادند در جایی به نام کردستان اما به ظاهر کردستان است جایی است که ریشه های ضحاک خونخوار در زمینها و بر سر ملت کرد سایه افکنده و تمامی ندارد. کردستان به جای آنکه کوههای زیبا و دشتها و غیور بودن زن و مردش آوازه دنیا باشد " درد ها و زخم های مردمانش و کشته شدن و اعدام و سرکوب این مردمان فاقد از هر آزادی وکشیدن خونشان توسط حکومت خونخوار ایران باعث شده که زبانزد خاص و عام شوند.هنوز پس از گذشت چندین سال هنوز آثار شیمایی از چهره و یاد مردم سردشت نرفته است " هنوز که حنجره های سوخته مردمش بهبود نیافته است اما این بار بمبارانی در کار نبوده است و صدامی هم در کار نبود اما یادمان نرود که از صدام ظالم تر هم وجود دارد و گرگی است در پوست گوسفند همانا رژیم خونخوار ایران که چشم دیدن این را هم ندارد که مردم سردشت لقمه نانی از راه کوهها پیدا کنند و شکم خانواده را سیر کنند. در ایران پیدا کردن لقمه نان برابر است با جان دادن و جان گرفتن توسط حکومت .جان این ملت همبا گرمای تیر رژیم هم با سرما گرفته میشود. چون برای پیدا کردن لقمه نانی باید از زیر گلوله های رژیم در رفت چون ملت کرد مثل خودشان بی عزت نیستند و نمیتوانند که الماس دزدی و اختلاس کنند.
کسی که بر خلاف میل آنها عمل کند حمایت نمیشود بلکه با طناب دار و سیاه چال مواجه میشود و حتی این اجازه را هم نمیدهد که ایم مردمان که با قیمت از دست دادن جان خود و روزی خود را بدست آورند"اینان کسانی هستند که هرگزنتوانستند با شکم سیر بخوابند و از سرمایه های نفتی میهن خود استفاده کنند . و باید هرچه هست و هرچه سرمایه است باید در راه ترور خرج شود