«گاندی» هم «چگوارا» می شد؛ اگر..
حکم سنگینی است. اما به آن اعتقاد دارم: آنانی که از لحاظ تئوریک جرئت ندارند یا نمیخواهند «دفاع مشروع» را برای ملتها، آن هم با صدای رسا به رسمیت بشناسند، صلاحیت دفاع از «صلح» را ندارند. صلح و دفاع مشروع، اجزای یک «پکیج» هستند. «دفاع مشروع» را از صلح کم کنیم، حاصلش میشود: باز گذاشتن دست متوحشان برای قتلعام. میشود بیدفاع گذاشتن مظلوم در مقابل مهاجم. صلح منهای دفاع مشروع، آنهم در یک مختصات جنگی، اسم مستعار قتلعام است؛ تبعیض مثبت به نفع تروریسم است. یک تبعیض ناآگاهانه و ساده اندیشانه. صلح بدون دفاع مشروع، یعنی سفارش گور دستهجمعی برای صدها هزار تن از اهالی کوبانی و شنگال.
شاید گفتنشان این روزها ضروری باشد:
- بین «صلح» و «اسلحه» قطعاً صلح را انتخاب میکنم. اما بین صلحی که جامعه را به سمت مرگی جمعی میبرد و دفاع مشروعی که در راستای حفظ حیات است، بدون هیچ تردیدی دومی را انتخاب میکنم.
- حقوق بشری که نتواند مکانیسمی برای دفاع از مردمانی بیگناه و بیدفاع که با خطر مرگ جمعی روبرو هستند ایجاد کند، ناقص و کارایی اش محدود است. حتی عالیرتبهترین مقام حقوق بشری سازمان ملل به این ناکارآمدی ساختاری اعتراف میکند.
- وقتی کشوری به مردمت حمله میکند، صلحجوترین انسانها هم مجبور و ناچارند که دست به اسلحه ببرند. چرا؟ چون با تأکید بر صلحخواهی و حقوق بشر نمیتوان، حمله ای را که هر ثانیه دهها انسان را به کام مرگ میکشاند دفع کرد. میتوان با تأکید بر صلح به پیشواز پایان جنگ رفت. اما برای در امان ماندن از گلولههای نیرویی که غیر از گرفتن جان تو هیچ خواسته دیگری ندارد، چاره ای نداری غیراز اینکه از جانت محافظت کنی. «گاندی» اگر طرف حسابش، «داعش» بود، تبدیل به «چگوارا»ی هندوستان میشد٬ این ظرافتها را باید دید.
- صلحی که در آن فقط یک نیرو باید بدون مکانیسم دفاعی باشد و نیروی مقابل اما مختار و آزاد است که اسلحه داشته باشد و از آنهم استفاده کند، اسمش صلح نیست. در صلح اگر عنصر توازن نباشد، جنگ عمیقتر میشود. کشتار بیشتر میشود. فشار افزایش مییابد. همزمان با تأکید بر «دفاع مشروع» همیشه هم باید بهموازات آن روی ایجاد زمینه ای برای خلع سلاح تأکید کرد. زمینه ای دو طرفه. اصلاً هم مقصود از این گزاره، ایجاد یک شرایط ایدآل نیست. شرایطی که حداقل جان انسانها دیگر گرفته نشود. من چطور میتوانم به انسانی بگویم اسلحهات را زمین بگذار، دقیقاً در شرایطی که میدانم اگر اسلحهاش را کنار بگذارد رگباری بر فرق سرش خالی میکنند یا طناب دار را به گردنش میآویزند؟ این چه نسبتی با «صلح» و «حقوق بشر» میتواند داشته باشد؟
اسلحه اگر کارکردی فراتر از دفاع مشروع داشته باشد، غیرقابل دفاع است. دفاع مشروع یعنی چه؟ یعنی دفاع از موجودیت خود و جامعهات در لحظه ای که نیرویی غیر از امحا و کشتن سیستماتیک آنها هدف دیگری ندارد. یعنی وضعیتی که دقیقاً همین حالا در شنگال و کوبانی جریان دارد.
سامان رسولپور
سامان رسولپور
No comments:
Post a Comment